گنجور

غزل شمارهٔ ۵۰۳۰

مکن خراش دل سنگ نیز پیشه خویش
که کشته می شوی آخر به زخم تیشه خویش
زشرم صورت شیرین مرا میسر نیست
ز دور بوسه زدن بر دهان تیشه خویش
مرا به دار فنای زمانه چون حلاج
بجز رسن نبود بهره ای ز پیشه خویش
که غیر سبزه خط تو ای بهار امید
رسانده است در آتش به آب، ریشه خویش ؟
به لطف شیشه گر، امید من درست بود
ازان دریغ ندارم زسنگ شیشه خویش
دوام خنده شادی چو غنچه یک دهن است
خوشم به تنگدلی با غم همیشه خویش
چو پیش صرصر مرگ است کوه و کاه یکی
به سنگ خاره چه محکم کنیم ریشه خویش ؟
نمی رسد به غزالان فربه آسیبی
اگر ز پهلوی لاغر کنند بیشه خویش
شدم به خوردن دل قانع از جهان صائب
چو شیر پا نگذارم برون ز بیشه خویش

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مکن خراش دل سنگ نیز پیشه خویش
که کشته می شوی آخر به زخم تیشه خویش
هوش مصنوعی: به خودت آسیب نزن و دل سنگی را بیشتر خراش نده، چون در نهایت خودت به خاطر زخم‌هایی که به وجود می‌آوری، آسیب می‌بینی و لطمه می‌خوری.
زشرم صورت شیرین مرا میسر نیست
ز دور بوسه زدن بر دهان تیشه خویش
هوش مصنوعی: شرم دارم که به خاطر زیبایی‌ام، از دور نتوانم بر دهان کسی که محبوبم است بوسه بزنم.
مرا به دار فنای زمانه چون حلاج
بجز رسن نبود بهره ای ز پیشه خویش
هوش مصنوعی: در زندگی، مانند حلاج که به دار آویخته شد، تنها چیزی که از کار خود به دست آورده‌ام، رشته‌ای است که به آن متصل هستم و هیچ ارزش دیگری از زمانه برای من نمانده است.
که غیر سبزه خط تو ای بهار امید
رسانده است در آتش به آب، ریشه خویش ؟
هوش مصنوعی: چرا غیر از سبزه و سرسبزی تو، بهار امید را در دل خود به آتش و آب دچار کرده است؟
به لطف شیشه گر، امید من درست بود
ازان دریغ ندارم زسنگ شیشه خویش
هوش مصنوعی: به کمک شیشه‌گر، امید من به حقیقت رسید و از این بابت که شیشه‌ای از خودم ساخته‌ام، هیچ پشیمانی ندارم.
دوام خنده شادی چو غنچه یک دهن است
خوشم به تنگدلی با غم همیشه خویش
هوش مصنوعی: دوام خنده و شادی به مانند غنچه‌ای است که تنها یک بار باز می‌شود. من از زندگی در تنگدستی و رنج با غم خودم، راضی و خوشحال هستم.
چو پیش صرصر مرگ است کوه و کاه یکی
به سنگ خاره چه محکم کنیم ریشه خویش ؟
هوش مصنوعی: زمانی که در مقابل باد سرد مرگ ایستاده‌ایم، چه تفاوتی دارد که کوه باشیم یا کاه؟ چطور می‌توانیم ریشه‌مان را محکم کنیم؟
نمی رسد به غزالان فربه آسیبی
اگر ز پهلوی لاغر کنند بیشه خویش
هوش مصنوعی: غزالان چاق و سالم در جنگل آسیب نخواهند دید اگر گوزن‌های لاغر برای خود درختان را زخمی کنند.
شدم به خوردن دل قانع از جهان صائب
چو شیر پا نگذارم برون ز بیشه خویش
هوش مصنوعی: من از دنیا و چیزهای آن دل بر نمی‌دارم و راضی‌ام به آنچه دارم؛ مانند شیر که پا به دشت خود نمی‌گذارد و در محدوده‌اش باقی می‌ماند.