غزل شمارهٔ ۵۰
دل چِسان پیچد عنانِ آهِ دردآلود را؟
زآتشِ سوزان عنانداری نیاید دود را
تشنگی در خواب ممکن نیست کم گردد ز آب
نیست سیرابی ز خون آن چشمِ خوابآلود را
از نصیحت خشکیِ سودا نگردد برطرف
برنیارد آتشِ سوزان ز خامی عود را
مردمِ کممایه را اسراف برقِ خرمن است
حفظ کن از پوچگوییها دَمِ معدود را
وقتِ بیبرگی شود گوهرفشان از اشک، تاک
تنگدستی مانعِ ریزش نگردد جود را
حلقهٔ خط، چشمِ حیران شد به دورِ عارضش
آه ازین آتش که در زنجیر دارد دود را
سبز گردد از بناگوشِ بتان پیش از ذَقَن
خطِ عنبرفام، حسنِ عاقبت محمود را
شیشهٔ خشک است صائب در مذاقش آبِ خضر
هر که بوسیده است لبهای شرابآلود را
غزل شمارهٔ ۴۹: چشمِ حیران ساخت رویش خطِ مُشکاندود راغزل شمارهٔ ۵۱: نیست حاجت دیدهبان حسنِ عتابآلود را
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل چِسان پیچد عنانِ آهِ دردآلود را؟
زآتشِ سوزان عنانداری نیاید دود را
هوش مصنوعی: دل چگونه میتواند جلوی آهِ پر دردش را بگیرد؟ از آتش سوزان، نسل جوانی نمیتواند دودی را تولید کند.
تشنگی در خواب ممکن نیست کم گردد ز آب
نیست سیرابی ز خون آن چشمِ خوابآلود را
هوش مصنوعی: تشنگی در خواب نمیتواند با آب کاهش یابد، زیرا سیرابی آن چشم خوابآلود تنها با خون ممکن است.
از نصیحت خشکیِ سودا نگردد برطرف
برنیارد آتشِ سوزان ز خامی عود را
هوش مصنوعی: نصیحت کردن نمیتواند مشکل خشم و افسردگی را برطرف کند، همانطور که آتش خامی چوب عود نمیتواند خاموش شود.
مردمِ کممایه را اسراف برقِ خرمن است
حفظ کن از پوچگوییها دَمِ معدود را
هوش مصنوعی: مردم کمسواد و بیتجربه را از بیهودهگوییها دور نگهدار و ارزشهای موجود را حفظ کن.
وقتِ بیبرگی شود گوهرفشان از اشک، تاک
تنگدستی مانعِ ریزش نگردد جود را
هوش مصنوعی: زمانی که درختان برگ ندارند، اشکهای ما به مانند جواهر میدرخشند و تنگدستی نمیتواند مانع از بخشش و generosity ما شود.
حلقهٔ خط، چشمِ حیران شد به دورِ عارضش
آه ازین آتش که در زنجیر دارد دود را
هوش مصنوعی: حلقهٔ خط به معنی خط زیبای دور صورتش است که چشمها را به خود جلب میکند. در اینجا، گویا نگاه به زیبایی او انسانی را شگفتزده کرده است. اشاره به آتش و دودی که در دل زنجیر دارد، نشاندهندهٔ عذابی است که عشق یا اشتیاق به او به همراه دارد. در واقع، این عشق چون آتش و زنجیر، هم زیباست و هم رنجآور.
سبز گردد از بناگوشِ بتان پیش از ذَقَن
خطِ عنبرفام، حسنِ عاقبت محمود را
هوش مصنوعی: چهره زیبا و دلربا در این دنیا، به مانند رنگ سبز در آغوش طبیعت، به زیبایی و وقار برمیگردد و این زیبایی پیش از اینکه لحظاتی از عمر بگذرد، به یادگار میماند و نماد خوشبختی و عاقبت نیک است.
شیشهٔ خشک است صائب در مذاقش آبِ خضر
هر که بوسیده است لبهای شرابآلود را
هوش مصنوعی: شیشهٔ بیحس و خشک است و مزهٔ آب خضر را نمیچشد. هر کسی که لبهای پر از شراب را بوسیده باشد، طعم متفاوتی را تجربه کرده است.