گنجور

غزل شمارهٔ ۴۹۹۸

به نوحه خانه ایام شاد و خرم باش
بگیر ساغر گلرنگ، گو محرم باش
مشو چو سبزه زمین گیر از گرانجانی
درین بساط سبکروح تر ز شبنم باش
مکن نمک بحرامی به سوده الماس
چو داغ پنبه به گوش از حدیث مرهم باش
چو آفتاب سرت تا زآسمان گذرد
چوابر، فیض رسان تمام عالم باش
ز شرم توست که آزار می کشی صائب
تو نیز بردر عرفان زن و مکرم باش

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به نوحه خانه ایام شاد و خرم باش
بگیر ساغر گلرنگ، گو محرم باش
هوش مصنوعی: به مجالس خوشی و شادی بپرداز و از نوشیدنی‌های خوش رنگ و زیبا بنوش، حالا که زمان سوگواری است، باید به یاد این مناسبت باشی.
مشو چو سبزه زمین گیر از گرانجانی
درین بساط سبکروح تر ز شبنم باش
هوش مصنوعی: مثل سبزه‌ای که به خاطر سنگینی باران روی زمین افتاده و بی‌حرکت مانده، نشو. در این دنیا سعی کن با انگیزه و روحیه‌ی سبک‌تر از شبنم زندگی کنی.
مکن نمک بحرامی به سوده الماس
چو داغ پنبه به گوش از حدیث مرهم باش
هوش مصنوعی: به خودت ظلم نکن و به کارهای اشتباه نپرداز، زیرا مانند این است که زیبایی و ارزش یک چیز گرانبها را بی‌فایده و بی‌احترام به کار ببری. در عوض، باید به دیگران کمک کنی و تسکینی برای دردهایشان باشی.
چو آفتاب سرت تا زآسمان گذرد
چوابر، فیض رسان تمام عالم باش
هوش مصنوعی: زمانی که مانند آفتابی که از آسمان می‌گذرد، درخشان و روشن شوی، باید از نیکی و مهربانی خود بهره‌مند کنی و به همه جهان خیر برسانی.
ز شرم توست که آزار می کشی صائب
تو نیز بردر عرفان زن و مکرم باش
هوش مصنوعی: از روی شرم و حیای توست که رنج و آزار می‌کشی، ای صائب. تو هم باید در برابر عرفان و دانش، بلندمرتبه و با احترام باشی.