گنجور

غزل شمارهٔ ۴۹۹

گل ازان زود به بازار رساند خود را
که به آن گوشه دستار رساند خود را
چون خط سبز، نفس سوخته ای می باید
که به آن لعل شکربار رساند خود را
سنگ بر سینه زند قطره ز گوهر شب و روز
که به آن قلزم زخار رساند خود را
خون ما را چه قدر خون جگر باید خورد
که به آن غمزه خونخوار رساند خود را
صاف شو صاف که تا می نشود صاف از درد
نیست ممکن به لب یار رساند خود را
دامن دشت جنون جای تن آسانان است
به که دیوانه به بازار رساند خود را
رشته بی گرهی نیست درین بحر چو موج
که به آن گوهر شهوار رساند خود را
بسته دانه و آبند سراسر مرغان
زین قفس تا که به گلزار رساند خود را؟
نیست در بند جهان مرغ سبک پروازی
کز قفس تا سر دیوار رساند خود را
شیشه دل شود از سنگ ملامت خندان
کبک آن به که به کهسار رساند خود را
یوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است
به چه امید به بازار رساند خود را؟
مرده خواب غرورند ز خود بی خبران
کیست در دولت بیدار رساند خود را؟
جگر دانه تسبیح ازان سوراخ است
که به سررشته زنار رساند خود را
صائب از مشق سخن مطلب طوطی این است
که به آن آینه رخسار رساند خود را

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل ازان زود به بازار رساند خود را
که به آن گوشه دستار رساند خود را
هوش مصنوعی: گل به خاطر اینکه به زودی در بازار عرضه شود، تلاش کرد تا خود را به گوشه‌ای برساند و آماده نمایش شود.
چون خط سبز، نفس سوخته ای می باید
که به آن لعل شکربار رساند خود را
هوش مصنوعی: برای دستیابی به هدفی بزرگ و ارزشمند، باید تلاشی مستمر و عمیق کرد. در این مسیر، درد و رنج‌های درونی و گذشتن از چالش‌ها ضروری است تا به دستاوردهای شیرین و ماندگار برسیم.
سنگ بر سینه زند قطره ز گوهر شب و روز
که به آن قلزم زخار رساند خود را
هوش مصنوعی: قطره‌های آب با تلاش و مداومت خود، مانند جواهرات شب و روز، بر سنگ سخت می‌کوبند و به این ترتیب، خود را به دریا و عمق آن می‌رسانند.
خون ما را چه قدر خون جگر باید خورد
که به آن غمزه خونخوار رساند خود را
هوش مصنوعی: چه مدت باید از درد و رنج خود بکاهیم تا بتوانیم به معشوق خود که دل‌خون‌کن است، نزدیک شویم؟
صاف شو صاف که تا می نشود صاف از درد
نیست ممکن به لب یار رساند خود را
هوش مصنوعی: سعی کن خودت را صاف و شفاف نگه‌داری، زیرا تا وقتی که در درد و رنج هستی، نمی‌توانی به معشوقت نزدیک شوی و خودت را به او برسانی.
دامن دشت جنون جای تن آسانان است
به که دیوانه به بازار رساند خود را
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده است که افرادی که به دنبال آرامش و راحتی در زندگی هستند، نباید به دنبال دنیاگریزی و لذت‌های زودگذر باشند. در واقع، در دشت جنون، جایی که احساسات و شور و هیجان حاکم است، بهتر است که فرد دیوانه و عاشق به نمایش خود بپردازد و از احساساتش در مقابل دیگران بهره‌برداری کند. این یعنی شجاعت در ابراز خود و پیروی از شور و اشتیاق به جای تنبلی و رکود.
رشته بی گرهی نیست درین بحر چو موج
که به آن گوهر شهوار رساند خود را
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ چیزی بدون چالش و درگیری نیست، مثل امواج دریا که تلاش می‌کنند خود را به گوهر و زیبایی‌ها برسانند.
بسته دانه و آبند سراسر مرغان
زین قفس تا که به گلزار رساند خود را؟
هوش مصنوعی: مرغان در قفس، حبس شده‌اند و به دنبال راهی هستند تا خود را به باغی سرسبز و زیبا برسانند. بسته شدن دانه و آب نشان‌دهنده‌ی کمبود منابع و ناتوانی آن‌هاست، اما آن‌ها همچنان در تلاش‌اند تا از این وضعیت رهایی یابند و به آزادی دست یابند.
نیست در بند جهان مرغ سبک پروازی
کز قفس تا سر دیوار رساند خود را
هوش مصنوعی: هیچ پرنده سبک‌پروازی در دام دنیا نیست که بتواند از قفس خارج شده و خود را به بالای دیوار برساند.
شیشه دل شود از سنگ ملامت خندان
کبک آن به که به کهسار رساند خود را
هوش مصنوعی: دل، به مانند شیشه‌ای شکننده است که از سنگ ملامت دیگران آسیب می‌بیند. کبکی که در حال شادی است، بهتر است که خود را از کوهستان دور کند تا دچار این ناراحتی نشود.
یوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است
به چه امید به بازار رساند خود را؟
هوش مصنوعی: یوسف ما از فقر و ناداری مردم باخبر است. او به چه دلیل باید خود را به بازار معرفی کند و خود را در معرض نظر قرار دهد؟
مرده خواب غرورند ز خود بی خبران
کیست در دولت بیدار رساند خود را؟
هوش مصنوعی: افرادی که به خواب غرور رفته‌اند و از خود غافلند، در واقع مرده‌اند. اما چه کسی می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا از این حالت بیدار شوند و به آگاهی برسند؟
جگر دانه تسبیح ازان سوراخ است
که به سررشته زنار رساند خود را
هوش مصنوعی: جگر دانه تسبیح از سوراخی عبور می‌کند که به گره زنار وصل می‌شود. این یعنی که چیزی که به نظر می‌آید راهی دشوار است، اما در واقع به نقطه‌ای متصل می‌شود که ارزش و اهمیت دارد.
صائب از مشق سخن مطلب طوطی این است
که به آن آینه رخسار رساند خود را
هوش مصنوعی: صائب می‌گوید که هدف از یادگیری هنر سخن، این است که بتوانی خود را به زیبایی و روشنی مانند آینه به دیگران نشان دهی.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۹۹ به خوانش عندلیب