گنجور

غزل شمارهٔ ۴۹۸۴

دین به دنیای دنی ای دل نادان مفروش
آنچه درمصر عزیزست به کنعان مفروش
همتی را که به روشن گهری مشهورست
چون گدایان تنک مایه به یک نان مفروش
نبرد آب گهر تلخی منت ز مذاق
چون صدف آب رخ خویش به نیسان مفروش
دامن وصل، طلبکار تهیدستان است
فقر را ای دل آگاه به سامان مفروش
باد دستانه مکن عمر گرامی را صرف
آنچه ارزان به تو دادند تو ارزان مفروش
رشته عمر ابد بی گره منت نیست
جگر تشنه به سرچشمه حیوان مفروش
ساکنان حرم از قبله نما آزادند
رهنمایی به من ای خضر بیابان مفروش
گریه ساخته در انجمن عشق مکن
بیش ازین دانه پوسیده به دهقان مفروش
پیش من بحر ز گرداب بود حلقه بگوش
دیده تر به من ای ابربهاران مفروش
عارفان زهد لباسی به جوی نستانند
برو ای شیخ، به ما پاکی دامان مفروش
سطحیان غور معانی نتوانند نمود
بیش ازین جلوه به آیینه حیران مفروش
سخن از پردگیان حرم توفیق است
صائب او رابه زر و سیم لئیمان مفروش

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دین به دنیای دنی ای دل نادان مفروش
آنچه درمصر عزیزست به کنعان مفروش
هوش مصنوعی: ای دل نادان، دین خود را به دنیای فانی نفروش. آنچه در مصر ارزشمند است را به کنعان نده.
همتی را که به روشن گهری مشهورست
چون گدایان تنک مایه به یک نان مفروش
هوش مصنوعی: کسی که تلاش و اراده‌اش به مانند گوهر درخشان مشهور است، نباید مانند گدایان فقیر، برای یک لقمه نان، خود را کاهش دهد و به کمبودی تن دهد.
نبرد آب گهر تلخی منت ز مذاق
چون صدف آب رخ خویش به نیسان مفروش
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تقابل آب و مروارید اشاره می‌کند. جنگ آب با تلخی و دشواری‌های زندگی را به تصویر می‌کشد. او می‌گوید که حتی اگر مشکلاتی وجود داشته باشد، باید زیبایی و ارزش خود را حفظ کنیم و آن را به هیچ چیز فرو نگذاریم. زیبایی و حالت خود را نه تنها در مقابل مشکلات نگه‌ داریم بلکه آن را همچون صدفی درخشان و ارزشمند به نمایش بگذاریم.
دامن وصل، طلبکار تهیدستان است
فقر را ای دل آگاه به سامان مفروش
هوش مصنوعی: به دنبال ارتباط معنوی و روحانی باش، زیرا کسانی که در فقر و تنگدستی هستند، در طلب وصل و ارتباط واقعی هستند. پس ای دل، به آگاهی برس و خود را در دنیای مادی گم نکن.
باد دستانه مکن عمر گرامی را صرف
آنچه ارزان به تو دادند تو ارزان مفروش
هوش مصنوعی: عمر باارزش خود را صرف کارهایی نکن که به آسانی و ارزان به دست آمده‌اند. خود را به چیزهایی که بی‌ارزش هستند نفروش و ارزش خود را پایین نیاور.
رشته عمر ابد بی گره منت نیست
جگر تشنه به سرچشمه حیوان مفروش
هوش مصنوعی: زندگی ابدی و بی‌پایان بدون زحمتی و گرفتاری به دست نخواهد آمد. کسی که عطش و نیاز دارد، نباید به منبع حیوانی و ناپایدار دل ببندد.
ساکنان حرم از قبله نما آزادند
رهنمایی به من ای خضر بیابان مفروش
هوش مصنوعی: افراد حاضر در حرم نیازی به قبله‌نما ندارند؛ ای خضر، تو که رهنما هستی در این بیابان بی‌نهایت، مرا راهنمایی کن.
گریه ساخته در انجمن عشق مکن
بیش ازین دانه پوسیده به دهقان مفروش
هوش مصنوعی: در جمع عاشقان دیگر نگریه کن، دیگر دست از این کار بکش. دیگر دانه‌ای که فاسد شده را به کشاورز نده.
پیش من بحر ز گرداب بود حلقه بگوش
دیده تر به من ای ابربهاران مفروش
هوش مصنوعی: در برابر من، دریا همچون گردابی است و نگاه من به آن دوخته شده است. ای ابرهای باران‌زا، فرود نیاورید!
عارفان زهد لباسی به جوی نستانند
برو ای شیخ، به ما پاکی دامان مفروش
هوش مصنوعی: عارفان به دنبال دنیا و ظواهر نیستند، بلکه اصالت و پاکی روح را می‌طلبند. ای شیخ، ارزش‌های معنوی را با چیزهای دنیوی عوض نکن.
سطحیان غور معانی نتوانند نمود
بیش ازین جلوه به آیینه حیران مفروش
هوش مصنوعی: افراد بی‌عمق نمی‌توانند به عمق معانی پی ببرند و بیشتر از این نمی‌توانند جلال و زیبایی را در آینه تحیر و شگفتی نشان دهند.
سخن از پردگیان حرم توفیق است
صائب او رابه زر و سیم لئیمان مفروش
هوش مصنوعی: سخن گفتن در مورد معشوقان حرم، کاری دشوار و با ارزش است؛ بنابراین، نباید آن را به چیزهای پست و ناچیز مثل طلا و نقره فروخت.