غزل شمارهٔ ۴۹۶۹
ز جولان نظر مجروح می شد روی نیکویش
چسان دل داد خط را کاین چنین استاد بررویش ؟
رمیدن جمع با خواب گران هرگز نمی گردد
چسان این هر دو را آمیخت با هم چشم جادویش ؟
به خال او سپردم خرده جان را،ندانستم
که در ایام خط پنهان کند رو خال هندویش
به تیغ بی نیازی می کشدخضر و مسیحا را
به صید من کجا رغبت کند مژگان دلجویش؟
مدار دلبری برنعل وارون است خوبان را
مشو زنهار صائب ناامید ازچین ابرویش
غزل شمارهٔ ۴۹۶۸: چنان افکنده است ازطاق دلها کعبه راکویشغزل شمارهٔ ۴۹۷۰: برتو دوزخ شده از کثرت عصیان آتش
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز جولان نظر مجروح می شد روی نیکویش
چسان دل داد خط را کاین چنین استاد بررویش ؟
هوش مصنوعی: از دیدن زیبایی او، دل من جریحهدار شده است. چگونه میتوانم عاشقش شوم وقتی که اینقدر هنرمندانه بر چهرهاش خطی کشیده شده است؟
رمیدن جمع با خواب گران هرگز نمی گردد
چسان این هر دو را آمیخت با هم چشم جادویش ؟
هوش مصنوعی: جمع شدن خواب سبک و سنگین هرگز ممکن نیست، چرا که چگونه میتوان این دو را با هم درآمیخت، این کار فقط به وسیله چشم جادویی امکانپذیر است؟
به خال او سپردم خرده جان را،ندانستم
که در ایام خط پنهان کند رو خال هندویش
هوش مصنوعی: به زیبایی و نشانهای که بر چهره محبوبم وجود دارد، جان و احساسات خود را سپردم، اما نمیدانستم که او در روزگار نامناسبی، به صورت پنهان، مرا به درد و رنج میاندازد.
به تیغ بی نیازی می کشدخضر و مسیحا را
به صید من کجا رغبت کند مژگان دلجویش؟
هوش مصنوعی: با تیغ بی نیازی، خضر و مسیحا را به شکار میبرد و دلجوی مژگانش تا چه اندازه به صید من راغب خواهد بود؟
مدار دلبری برنعل وارون است خوبان را
مشو زنهار صائب ناامید ازچین ابرویش
هوش مصنوعی: دلبری و زیبایی خوبان مانند نعل وارونه است؛ پس تن به ناامیدی نده، چرا که ابروی چیندار او در خم و چرخش خود، بازیهای زیبایی دارد.