گنجور

غزل شمارهٔ ۴۹۶۱

ندارد سرکشی ازاهل دل قد دلارایش
پری در شیشه دارد از تذروان سروبالایش
زبان العطش گویی است هرمژگان آن ظالم
به خون عاشقان تشنه است ازبس چشم شهلایش
ز مژگان قدسیان را رخنه ها افکند درایمان
ز دل روی زمین شد پاک از زلف زمین سایش
فلک پیمانه پرمی شود ازگردش چشمش
زمین برسرکشد مینای می از سرو بالایش
که حد دارد ز طومار شکایت مهربردارد؟
که می پیچد عنان سیل رامژگان گیرایش
لبش هرچند درظاهر نمی گردد جدا از هم
سخن چون خامه ریزد از به هم پیوسته لبهایش
گریبان چاک چون محراب می آرد برون صائب
ز مسجد زاهدان خشک راذوق تماشایش

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ندارد سرکشی ازاهل دل قد دلارایش
پری در شیشه دارد از تذروان سروبالایش
هوش مصنوعی: هیچ‌چیز به اندازه زیبایی دل‌نشین او، حتی از سرکشی و اشتیاق اهل دل هم بالاتر نیست. او همچون پری در شیشه‌ای است که از تذروان و سروهای بلندتر به نظر می‌آید.
زبان العطش گویی است هرمژگان آن ظالم
به خون عاشقان تشنه است ازبس چشم شهلایش
هوش مصنوعی: عطش و تشنگی چنان شدت یافته که زبان آن را به خوبی توصیف می‌کند. ظلم آن معشوق به حدی است که عاشقان را به شدت به خون خود تشنه کرده، و این تشنگی به خاطر زیبایی و جذابیت چشم‌های سیاه‌اش است.
ز مژگان قدسیان را رخنه ها افکند درایمان
ز دل روی زمین شد پاک از زلف زمین سایش
هوش مصنوعی: از چشمان فرشتگان، اشعه‌هایی به دل‌ها می‌تابد که باعث تقویت ایمان می‌شود و زمین از زلف‌های جذاب و افسون‌گر پاک می‌گردد.
فلک پیمانه پرمی شود ازگردش چشمش
زمین برسرکشد مینای می از سرو بالایش
هوش مصنوعی: چشم او همچون گردش فلک، دنیا را پر از شراب می‌کند و زمین زیر پایش به خاطر قامت بلندش به رقص درمی‌آید.
که حد دارد ز طومار شکایت مهربردارد؟
که می پیچد عنان سیل رامژگان گیرایش
هوش مصنوعی: آیا کسی می‌تواند از شکایت‌هایی که به اندازه یک طومار است، حد و مرز تعیین کند؟ چرا که مثل سیلی که با شدت به راه خود می‌رود، نمی‌توان آن را مهار کرد.
لبش هرچند درظاهر نمی گردد جدا از هم
سخن چون خامه ریزد از به هم پیوسته لبهایش
هوش مصنوعی: لب‌های او به نظر نمی‌رسد که از هم جدا باشند، اما وقتی صحبت می‌کند، کلماتش مانند جوهر بر کاغذ جاری می‌شوند و نشان می‌دهند که همه چیز در ارتباط و پیوستگی است.
گریبان چاک چون محراب می آرد برون صائب
ز مسجد زاهدان خشک راذوق تماشایش
هوش مصنوعی: چاک گریبان همچون محراب، جلوه‌ای از عشق نشان می‌دهد. صائب از منظر زاهدان خشک، لذت تماشای آن را به دست می‌آورد.