غزل شمارهٔ ۴۹۳۳
من و عشقی که دست چرخ را چنبرکند زورش
گذارد درفلاخن کوه قاف عقل راشورش
کمان نرم تیر سخت رادر چاشنی دارد
مشو زنهار ایمن از فریب چشم رنجورش
ز خال دلفریب یار مشکل جان توان بردن
کنون کز گرد خط گردیده خاک آلود زنبورش
سیاهی عذر خواهی همچو آب زندگی دارد
مکن قطع امید از زلف و از شبهای دیجورش
درایام بهاران دیده نرگس شود گویا
چه مستیها کند در دور خط تا چشم مخمورش
به دامانش ز سیلاب حوادث گرد ننشیند
خرابی راکه سازد گوشه چشم تو معمورش
چه سازد باشراب عشق او یارب سبوی من
که خندان می کند چون نار این نه شیشه رازورش
زمین سیر چشمان قناعت وسعتی دارد
که دارد خنده برملک سلیمان دیده مورش
چه آسوده است از دلگرمی غمخوار، بیماری
که بربالین ز آه سرد باشد شمع کافورش
اثر دل زنده دارد شمع اقبال سکندر را
که از آیینه بارد تا قیامت نور برگورش
ز اقبال محبت درمقامی می یزنم جولان
که طفل نی سوارآید به چشمم دارو منصورش
خوشا ابری که اشک خود به دامان صدف ریزد
خوشا تاکی که گردد قسمت میخانه انگورش
چنین گیرد اگر دنبال ظالم اشک مظلومان
برآرد جوش طوفان چون تنور نوح از گورش
خمار بحر هرگز نشکند ازقطره ای، صائب
لب میگون چه سازد با خمار چشم مخمورش ؟
غزل شمارهٔ ۴۹۳۲: حساب دین و دل راپاک کن باچشم عیارشغزل شمارهٔ ۴۹۳۴: شرابی را که چون پروانه گردد گرد سر طورش
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من و عشقی که دست چرخ را چنبرکند زورش
گذارد درفلاخن کوه قاف عقل راشورش
هوش مصنوعی: من و عشقی که قدرتش به اندازهای است که میتواند چرخهای زندگی را به دستانش درآورد و عقل را به چالش بکشد.
کمان نرم تیر سخت رادر چاشنی دارد
مشو زنهار ایمن از فریب چشم رنجورش
هوش مصنوعی: کمان انعطافپذیر، تیر محکم را آماده میکند، پس مراقب باش که به فریب چشمهای او اعتماد نکن.
ز خال دلفریب یار مشکل جان توان بردن
کنون کز گرد خط گردیده خاک آلود زنبورش
هوش مصنوعی: از زیبایی و جذابیت محبوبم به شدت تحت تأثیر قرار گرفتهام، به گونهای که اکنون نمیتوانم به راحتی تحمل کنم، زیرا آثار او به گویی به گرد خط او به خاک آغشته شدهاند.
سیاهی عذر خواهی همچو آب زندگی دارد
مکن قطع امید از زلف و از شبهای دیجورش
هوش مصنوعی: از ناامیدی و احساس یأس دوری کن، چرا که در تاریکیها هم امیدی وجود دارد. همچنان که آب به زندگی ادامه میدهد، از نیروی زلف و زیباییهای شبانه نیز غافل نشو.
درایام بهاران دیده نرگس شود گویا
چه مستیها کند در دور خط تا چشم مخمورش
هوش مصنوعی: در روزهای بهاری، چشم نرگس به وضوح قابل مشاهده است و به راستی چه بیخود و مستیهایی دارد وقتی به دور خطی که در آن قرار دارد، نگاه میکند.
به دامانش ز سیلاب حوادث گرد ننشیند
خرابی راکه سازد گوشه چشم تو معمورش
هوش مصنوعی: اگر حوادث و سختیها هم به سراغش بیایند، آسیبی به او نمیزنند؛ زیرا نگاه مهربان تو، برای او آرامش و امنیت به ارمغان میآورد.
چه سازد باشراب عشق او یارب سبوی من
که خندان می کند چون نار این نه شیشه رازورش
هوش مصنوعی: ای کاش میدانستم با عشق او چه میکند، زیرا جام من که پر از شراب است، مانند نار (آتش) میخندد و این شیشه رازهای او را نشان میدهد.
زمین سیر چشمان قناعت وسعتی دارد
که دارد خنده برملک سلیمان دیده مورش
هوش مصنوعی: زمین به اندازهایی که چشمان قناعت میتواند ببیند، وسعتی دارد که حتی مورچهای میتواند در مقابل ملک سلیمان بخندد.
چه آسوده است از دلگرمی غمخوار، بیماری
که بربالین ز آه سرد باشد شمع کافورش
هوش مصنوعی: آسودگی و آرامش خاصی در دل بیمار وجود دارد وقتی که فردی دلسوز و غمخوار در کنارش است و این که شمعی که به خاطر بیمار روشن است، نقش مهمی در این آرامش دارد.
اثر دل زنده دارد شمع اقبال سکندر را
که از آیینه بارد تا قیامت نور برگورش
هوش مصنوعی: شمع اقبال سکندر نشاندهنده تأثیر عمیق و ماندگار دل انسان است. این شمع همچون آینهای میدرخشد و نوری را که از آن ساطع میشود تا پایان دنیا بر گور او خواهد تابید. به این معنا، هرگاه دل زنده و پرتلاطمی وجود داشته باشد، نور و تأثیرش تا همیشه باقی خواهد ماند.
ز اقبال محبت درمقامی می یزنم جولان
که طفل نی سوارآید به چشمم دارو منصورش
هوش مصنوعی: از خوششانسی عشق در جایگاهی میرقصم که به چشمم دارو، درمانکنندهای مانند منصور، به گونهای باشد که هیچ کودکی نتواند بر اسب سوار شود.
خوشا ابری که اشک خود به دامان صدف ریزد
خوشا تاکی که گردد قسمت میخانه انگورش
هوش مصنوعی: چقدر خوب است ابری که اشکهایش را بر روی صدف میریزد و همچنین چقدر زیباست تاکی که خوشههای میوهاش به میخانه میرساند.
چنین گیرد اگر دنبال ظالم اشک مظلومان
برآرد جوش طوفان چون تنور نوح از گورش
هوش مصنوعی: اگر ظالم به کارهای زشت و ستمگرانهاش ادامه دهد، ناله و گریه مظلومان به شدت بالا میگیرد و مانند طوفانی که از زیر زمین برمیخیزد، به پا خواهد خاست.
خمار بحر هرگز نشکند ازقطره ای، صائب
لب میگون چه سازد با خمار چشم مخمورش ؟
هوش مصنوعی: خمار دریا هرگز با یک قطره نمیشکند، پس صائب با لبهای زیبایش چه تأثیری بر خمار چشم کسی که مینوشد، خواهد گذاشت؟