گنجور

غزل شمارهٔ ۴۹۳۲

حساب دین و دل راپاک کن باچشم عیارش
که شب رانیمه خواهد کرد از خط حسن طرارش
دو عالم چون صف مژگان اگر زیرو زبر گردد
من و آن چشم کافر کز رگ خواب است زنارش
به هرجاسرو او در جلوه آید، کبک می سازد
به تیغ کوه خون خود حلال از شرم رفتارش
شود گرداب دریای حلاوت دیده روزن
درآن محفل که آید درسخن لعل شکربارش
فروغ عارض او ذره را خورشید می سازد
خوشا انجام آن شبنم که گردد محو دیدارش
گل اندامی که درپیراهن من خار می ریزد
ز جوش گل رگ لعل است هر خاری ز دیوارش
به اشک شبنم خونین جگر صائب که پردازد؟
که می داند عرق راشبنم بیگانه گلزارش

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حساب دین و دل راپاک کن باچشم عیارش
که شب رانیمه خواهد کرد از خط حسن طرارش
هوش مصنوعی: با نگاه دقیق و هوشمندانه‌ات، حساب دین و احساساتت را صاف و بی‌غل و غش کن، زیرا شب به نیمه خواهد رسید و زیبایی‌های منحصر به فرد او، هر گونه خطا و ایراد را از یاد می‌برد.
دو عالم چون صف مژگان اگر زیرو زبر گردد
من و آن چشم کافر کز رگ خواب است زنارش
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف رابطه‌ای عمیق و پرمعنا میان دو فرد اشاره دارد. شاعر بیان می‌کند که اگر جهان‌ها و واقعیت‌ها به هم بریزند، هیچ چیز نمی‌تواند ارتباط بین او و چشمان معشوقش را متزلزل کند. چشمی که او را به شدت تحت تاثیر قرار داده است، به نوعی قدرتی دارد که احساسات شاعر را تحت کنترل می‌گیرد و در خواب و بیداری بر او تاثیر می‌گذارد. بنابراین، عشق و احساسات عمیق انسانی بر هر چیز دیگری غلبه دارد.
به هرجاسرو او در جلوه آید، کبک می سازد
به تیغ کوه خون خود حلال از شرم رفتارش
هوش مصنوعی: هر جا که سرو به زیبایی خود نمایان شود، به مانند کبکی که در کوه پرپر می‌شود، از شرم رفتارش، خون خود را بر زمین می‌ریزد.
شود گرداب دریای حلاوت دیده روزن
درآن محفل که آید درسخن لعل شکربارش
هوش مصنوعی: در آن محفل که عطر و زیبایی پرچم می‌زند، چشم‌ها به تماشای لذتی شگفت انگیز خیره می‌شوند و صحبت‌های شیرینی به گوش می‌رسد که دل را به وجد می‌آورد.
فروغ عارض او ذره را خورشید می سازد
خوشا انجام آن شبنم که گردد محو دیدارش
هوش مصنوعی: زیبایی و درخشش چهره‌اش به قدری است که حتی کوچکترین ذرات را هم به نورانی‌ترین شکل درمی‌آورد. چه خوب است که آن شبنم هم که به او نگاه می‌کند، تحت تأثیر این زیبایی کاملاً ناپدید شود.
گل اندامی که درپیراهن من خار می ریزد
ز جوش گل رگ لعل است هر خاری ز دیوارش
هوش مصنوعی: گلی که در پیراهن من می‌ریزد، نشان از زیبایی و تندی است که در وجود من وجود دارد. هر خار در دیوارش به نوعی بخشی از این زیبایی و تلاطم است.
به اشک شبنم خونین جگر صائب که پردازد؟
که می داند عرق راشبنم بیگانه گلزارش
هوش مصنوعی: کیست که بداند اشک‌های خونین صائب، در دل شبنم چقدر اندوهگین است؟ فقط خواص عرق، شبنم بیگانه را در گلزارش می‌شناسد.