غزل شمارهٔ ۴۶۹
مباش ای رهنورد عشق نومید از تپیدنها
که در آخر به جایی میرسد از خود رمیدنها
عنان نفس را بگذار چندی تا به راه آید
که از خامی برآرد اسب سرکش را دویدنها
ظهور پختگی با خویش دارد حجت قاطع
ز خامی بر ثمر مشکل بود از خود بریدنها
به غفلت مگذران زنهار ایام جوانی را
که دارد تیر غافل در کمین، غافل چریدنها
نظر بر منزل افکن از بلند و پست فارغ شو
که شد هموار راه من ز پیش پا ندیدنها
نمیگردد چو خون مرده از من نشتری رنگین
نیفتد هیچ کافر در طلسم آرمیدنها!
نه ای مرد پشیمانی، به خون خوردن قناعت کن
که بد خمیازهای دارد لب ساغر مکیدنها
مکن با عشقبازان سرکشی، بر خویش رحمی کن
که یوسف رفت در زندان ازین دامن کشیدنها
ورق گرداند پرواز نشاط از دفتر بالم
به چشم انتظار افتاد دوران پریدنها
رمیدن شیوه ذاتی است صائب شوخچشمان را
به یاد آهوی وحشی مده از خود رمیدنها
غزل شمارهٔ ۴۶۸: زهی از غیرت رویت گریبان چاک گلشنهاغزل شمارهٔ ۴۷۰: ز خرمن صلح کن با دانهای از دوربینیها
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مباش ای رهنورد عشق نومید از تپیدنها
که در آخر به جایی میرسد از خود رمیدنها
هوش مصنوعی: ای محبوب راه عشق، ناامید نشو از چالشها و سختیها، چون در نهایت به نتیجهای خواهی رسید که خود به خود ادامه خواهد یافت.
عنان نفس را بگذار چندی تا به راه آید
که از خامی برآرد اسب سرکش را دویدنها
هوش مصنوعی: اجازه بده کمی نفس خود را مهار کنی تا به آرامش برسد؛ زیرا گاهی باید صبر کرد تا افکار و احساسات بیمقدمه به مسیر درست هدایت شوند.
ظهور پختگی با خویش دارد حجت قاطع
ز خامی بر ثمر مشکل بود از خود بریدنها
هوش مصنوعی: برای رسیدن به بلوغ و پختگی، باید دلایل قاطع و روشنی برای دوری از ناپختگی داشته باشیم. این فرآیند نیازمند تلاش و فدا کردن برخی از خواستهها و خودخواهیها است تا بتوانیم به نتیجههای مثبت و ارزشمند دست پیدا کنیم.
به غفلت مگذران زنهار ایام جوانی را
که دارد تیر غافل در کمین، غافل چریدنها
هوش مصنوعی: مراقب باش که وقت جوانی را بیتوجهی نگذرانیم، زیرا غفلت میتواند به ما آسیب برساند و فرصتها را از دست بدهیم. جوانی زمان ارزشمندی است که نباید به سادگی آن را نادیده گرفت و به بیخیالی گذراند.
نظر بر منزل افکن از بلند و پست فارغ شو
که شد هموار راه من ز پیش پا ندیدنها
هوش مصنوعی: به دور و بر خود نگاهی بینداز، از بالا و پایین چشمپوشی کن، زیرا راه من به خاطر عدم دیدن موانع اکنون هموار شده است.
نمیگردد چو خون مرده از من نشتری رنگین
نیفتد هیچ کافر در طلسم آرمیدنها!
هوش مصنوعی: اگر خون مرده به حرکت در نیاید، رنگینکمانی از نشتری وجود نخواهد داشت و هیچ بیایمانی در جادوی خوابیدن نمیتواند بیفتد.
نه ای مرد پشیمانی، به خون خوردن قناعت کن
که بد خمیازهای دارد لب ساغر مکیدنها
هوش مصنوعی: ای مرد، از پشیمانی دست بکش و به تحمل زحمات و سختیها راضی باش، چرا که نشانههای بدی در انتظار کسانی است که فقط به لذتها و خوشگذرانها توجه میکنند.
مکن با عشقبازان سرکشی، بر خویش رحمی کن
که یوسف رفت در زندان ازین دامن کشیدنها
هوش مصنوعی: با عشقبازان بیپروا نشو، بر خود رحم کن زیرا یوسف به خاطر این نوع رفتارها به زندان افتاد.
ورق گرداند پرواز نشاط از دفتر بالم
به چشم انتظار افتاد دوران پریدنها
هوش مصنوعی: پرواز سرزندهام به تأخیر افتاد؛ مانند برگی که نازکنوازش را ورق بزنند، اکنون چشمانتظار لحظههای پرواز هستم.
رمیدن شیوه ذاتی است صائب شوخچشمان را
به یاد آهوی وحشی مده از خود رمیدنها
هوش مصنوعی: درونمایه این شعر به این مفهوم اشاره دارد که افرادی با طبع بازیگوش و بیقراری مثل شوخچشمان، به راحتی از روابط و موقعیتها فرار میکنند. در اینجا به زیبایی و فراری بودن آهوهای وحشی نیز اشاره شده است. به نوعی، شاعر به ما میآموزد که صداقت و وفاداری در ذات این افراد نیست و نمیتوان آنها را به خاطر ویژگیهای شان سرزنش کرد.

صائب