گنجور

غزل شمارهٔ ۴۶۶۹

دوسه روزی است صفای رخ گلپوش بهار
دیده ای آب ده از صبح بناگوش بهار
دانه سوخته از ابر نمی گردد سبز
چه کند بادل افسرده ما جوش بهار؟
دامن پاک حصاری است نکورویان را
سروراسرکشیی نیست از آغوش بهار
موی ژولیده چو دود از سر من باز شود
گرچنین جوش زند مغز من از جوش بهار
چون زند بلبل بی طالع ما بر آهنگ
صدف گوهر سیماب شود گوش بهار
در حبابی چه پر و بال گشاید طوفان ؟
ظرف بلبل چه کند بامی سرجوش بهار؟
چمن از جوش گل و لاله گرانبار شده است
جلوه ای کن که سبکبار شود دوش بهار

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوسه روزی است صفای رخ گلپوش بهار
دیده ای آب ده از صبح بناگوش بهار
هوش مصنوعی: چند روزی است که زیبایی چهره‌ی گل‌پوش بهار را دیده‌ای. از صبح که صدای آب به گوش می‌رسد، بهار را حس کن.
دانه سوخته از ابر نمی گردد سبز
چه کند بادل افسرده ما جوش بهار؟
هوش مصنوعی: دانه‌ای که تحت تأثیر آتش قرار گرفته، به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند از مهربانی ابرها سبز شود. دل افسرده ما هم در این شرایط نمی‌تواند به شکوفایی بهار دست یابد.
دامن پاک حصاری است نکورویان را
سروراسرکشیی نیست از آغوش بهار
هوش مصنوعی: دامن پاک مثل یک حفاظ است که نیکوکاران را در بر می‌گیرد و در آغوش طبیعت و بهار هیچ‌گونه سرکشی و بی‌نظمی وجود ندارد.
موی ژولیده چو دود از سر من باز شود
گرچنین جوش زند مغز من از جوش بهار
هوش مصنوعی: اگر موی درهم و برهمم مانند دود از سرم کنار برود، و اگر اینطور شور و اشتیاق در دلم به جوش بیاید، مانند جوش و خروش بهار خواهد بود.
چون زند بلبل بی طالع ما بر آهنگ
صدف گوهر سیماب شود گوش بهار
هوش مصنوعی: چون بلبل بی‌نصیب ما آواز بخواند، صدای آن مانند گوشواره‌ای زیبا به گوش بهار می‌رسد.
در حبابی چه پر و بال گشاید طوفان ؟
ظرف بلبل چه کند بامی سرجوش بهار؟
هوش مصنوعی: در دنیای محدود و ظاهری که داریم، طوفان‌های بزرگ نمی‌توانند بر ما اثر بگذارند. بلبل، که مظهر زیبایی و نشاط بهار است، چه کاری می‌تواند انجام دهد در یک فضای بسته و بی‌روح؟
چمن از جوش گل و لاله گرانبار شده است
جلوه ای کن که سبکبار شود دوش بهار
هوش مصنوعی: چمن به خاطر زیبایی گل‌ها و لاله‌ها پر شده است. ای بهار، قدری خود را نشان بده تا این خوشه‌های سنگین گل‌ها سبک‌تر شوند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۶۶۹ به خوانش فاطمه زندی