غزل شمارهٔ ۴۶۶۸
ای رخت شسته تر از دامن مهتاب بهار
چشم مخمور تو گیرنده تر از خواب بهار
ابر خشکی است که در شوره زمین می گردد
باگل روی تو شادابی مهتاب بهار
مستی چشم تورا رطل گران حاجت نیست
بی نیازست ز افسانه شکر خواب بهار
برق خاروخس تقوی است شکرخنده گل
سیل ناموس بود چهره شاداب بهار
لازم عهد جوانی است سیه کاریها
روشن است این سخن از تیرگی آب بهار
پیش ازان دم که خزان زرد کند رخسارش
آب ده چشم ز خورشید جهانتاب بهار
عقل پیری ز من ایام جوانی مطلب
که در ایام خزان صاف شود آب بهار
جگر سوخته لاله خبر می بخشد
صائب ازشعله دیدار جگر تاب بهار
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای رخت شسته تر از دامن مهتاب بهار
چشم مخمور تو گیرنده تر از خواب بهار
هوش مصنوعی: ای زیبایی تو از دامن مهتاب هم پاکتر و روشنتر است و چشمان افسون شدهات، جذابتر و دلرباتر از خوابهای بهاری است.
ابر خشکی است که در شوره زمین می گردد
باگل روی تو شادابی مهتاب بهار
هوش مصنوعی: ابر نمادی از خشکی و غم است که بر روی زمین barren (سست و شورهزار) میچرخد. در مقابل، گل روی تو نشان از شادابی و زیبایی است که مانند نور مهتاب در بهار میدرخشد. این تضاد بین غم و شادی، زندگی و زیبایی را به تصویر میکشد.
مستی چشم تورا رطل گران حاجت نیست
بی نیازست ز افسانه شکر خواب بهار
هوش مصنوعی: مستی و شوری که از نگاه تو به دست میآید، نیازی به وزنی و سنگینی ندارد. آنچه برای من مهم است، این است که وجود تو نیازی به داستانها و افسانههای شیرین ندارد تا خوشبختی و زیبایی را به زندگیام بیاورد.
برق خاروخس تقوی است شکرخنده گل
سیل ناموس بود چهره شاداب بهار
هوش مصنوعی: برق خاروخس نمایانگر تقوی و پرهیزگاری است، در حالی که لبخند گل مانند تشکر است؛ زیبایی و شادابی بهار همانند جریانی از ناموس و شکوه است.
لازم عهد جوانی است سیه کاریها
روشن است این سخن از تیرگی آب بهار
هوش مصنوعی: این بیت بیان میکند که در دوران جوانی، خطاها و کارهای ناپسند به روشنی مشخص میشوند. این موضوع را میتوان با وجود مشکلات و اختلالات در زندگی مقایسه کرد، مانند تیرگی آب در بهار که نشان دهنده موانع و ناپاکیها است.
پیش ازان دم که خزان زرد کند رخسارش
آب ده چشم ز خورشید جهانتاب بهار
هوش مصنوعی: قبل از آنکه پاییز بر چهرهاش زردی بیفکند، چشمانش را از نور خورشید بهاری سیراب کن.
عقل پیری ز من ایام جوانی مطلب
که در ایام خزان صاف شود آب بهار
هوش مصنوعی: عقل پیر من از من در مورد روزهای جوانی سوال نکن، زیرا در روزهای پاییز، دیگر آب بهار زلال نمیشود.
جگر سوخته لاله خبر می بخشد
صائب ازشعله دیدار جگر تاب بهار
هوش مصنوعی: لالهای که جانش به آتش سوخته است، در واقع از شعلۀ دیدار عشق و زیبایی میگوید و به چهرۀ تابناک بهار اشاره میکند.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۴۶۶۸ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1395/10/31 19:12
این آهنگ را استاد محمدحسین سرآهنگ آوازخوان متأخر افغانستان خوانده است. من فایل آهنگ و متن شعر آن را در سایت خود منتشر خواهم کرد.