گنجور

غزل شمارهٔ ۴۶۶۴

کار دنیا کن و اندیشه عقبی مگذار
تابه عقبی نرسی دامن دنیا مگذار
خود حسابی خط پاکی است ز دیوان حساب
آنچه امروز توان کرد به فردا مگذار
سر در این بادیه چون ریگ روان ریخته است
بی تائمل به بیابان جنون پا مگذار
می کنی گوشه نشینان جهان را بدنام
اثر از نام در این نشأه چو عنقا مگذار
گوهر از بحر نیاید به رعونت بیرون
تاز سر پا نکنی روی به دریا مگذار
بهترین پند بزرگان طریقت این است
که ز کف دامن دریوزه دلها مگذار
سنگ راه تو شود بار به هر دل که نهی
تابه منزل برسی بار به دلها مگذار
دیده شیر بود لاله صحرای جنون
پای گستاخ به این دامن صحرا مگذار
نگه تندگران است به روشن گهران
بار سوزن به دل نازک عیسی مگذار
سیل را مانع رفتار نمی گردد موج
من سودازده را سلسله بر پا مگذار
می شود شهپرتوفیق ،سبکباری خلق
بار مردم بکش و بار به دلها مگذار
گوشه ای گیر در ایام کهنسالی ها
خرمنت پاک چو گردید به صحرا مگذار
گر سر صحبت آن لیلی عالم داری
پای بیرون ز سیه خانه سودا مگذار
حسن ازآینه تار گریزد صائب
دل غفلت زده را پیش دلارا مگذار

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کار دنیا کن و اندیشه عقبی مگذار
تابه عقبی نرسی دامن دنیا مگذار
هوش مصنوعی: در زندگی خود به امور دنیوی بپرداز و به فکر آخرت نباش. زیرا اگر دامن دنیا را رها کنی، ممکن است به آخرت هم نرسی.
خود حسابی خط پاکی است ز دیوان حساب
آنچه امروز توان کرد به فردا مگذار
هوش مصنوعی: انسان باید به کارهایش رسیدگی کند و هیچ‌ چیز را به فردا واگذار نکند؛ زیرا انجام درست کارها در زمان خودش اهمیت زیادی دارد و باید از لحظات بهره‌برداری کرد.
سر در این بادیه چون ریگ روان ریخته است
بی تائمل به بیابان جنون پا مگذار
هوش مصنوعی: در این بیابان، مانند ریگی که به راحتی جابجا می‌شود، نباید بی‌فکری و بدون الگو قدم بگذاری؛ زیرا با سرعت و بی‌توجهی ممکن است به جنون و دیوانگی دچار شوی.
می کنی گوشه نشینان جهان را بدنام
اثر از نام در این نشأه چو عنقا مگذار
هوش مصنوعی: تو در این دنیا باعث بدنامی گوشه‌نشینان می‌شوی و از نام آن‌ها در این دنیا، مانند پرنده‌ی افسانه‌ای عنقا، چیزی باقی نگذار.
گوهر از بحر نیاید به رعونت بیرون
تاز سر پا نکنی روی به دریا مگذار
هوش مصنوعی: جواهر از دریا به سادگی خارج نمی‌شود؛ تا زمانی که به دریا پشت نکنی و با اتکا به خود به آن نزدیک نشوی، نمی‌توانی چیزی را به دست آوری.
بهترین پند بزرگان طریقت این است
که ز کف دامن دریوزه دلها مگذار
هوش مصنوعی: بهترین توصیه‌های حکیمان راه معرفت این است که هیچگاه دل‌های دیگران را از دست ندهی و به آن‌ها بی‌توجهی نکنی.
سنگ راه تو شود بار به هر دل که نهی
تابه منزل برسی بار به دلها مگذار
هوش مصنوعی: هرگونه مانعی که در مسیرت قرار گیرد، دل‌هایی را که به مقصد می‌رسند، سنگین نکن. تا زمانی که به مقصد نرسی، باری به دل‌ها تحمیل نکن.
دیده شیر بود لاله صحرای جنون
پای گستاخ به این دامن صحرا مگذار
هوش مصنوعی: چشم‌ها همچون شير در لاله‌زار جنون هستند، پس پای خود را به این دامن صحرا نگذارید که جسارت به خرج ندهید.
نگه تندگران است به روشن گهران
بار سوزن به دل نازک عیسی مگذار
هوش مصنوعی: نگاه تند و تیز روزگار، بر دل‌های حساس و لطیف اثر می‌گذارد؛ پس باید مراقب باشیم که این نگاه به قلب‌های نازک و آسیب‌پذیر، مانند دل حضرت عیسی آسیب نرساند.
سیل را مانع رفتار نمی گردد موج
من سودازده را سلسله بر پا مگذار
هوش مصنوعی: سیلاب نمی‌تواند به حرکت من لطمه بزند، ای موج هیجان‌زده، اجازه نده که این زنجیره به هم بریزد.
می شود شهپرتوفیق ،سبکباری خلق
بار مردم بکش و بار به دلها مگذار
هوش مصنوعی: شما می‌توانید با توانایی و خوش شانسی خود، بار مسئولیت‌های مردم را بر دوش بگیرید و نگرانی‌ها و بارهای احساسی را برایشان به وجود نیاورید.
گوشه ای گیر در ایام کهنسالی ها
خرمنت پاک چو گردید به صحرا مگذار
هوش مصنوعی: در دوران پیری و کهنسالی، وقتی که نام و اعتبار تو همچون سایه‌ای در صحرا پخش می‌شود، هیچگاه خود را از دیگران دور نکن و در انزوا نمان.
گر سر صحبت آن لیلی عالم داری
پای بیرون ز سیه خانه سودا مگذار
هوش مصنوعی: اگر قصد داری درباره‌ی آن لیلی سخن به میان آوری، پس هرگز از این ورطه‌ی سیاه و غم‌انگیز خارج نشو.
حسن ازآینه تار گریزد صائب
دل غفلت زده را پیش دلارا مگذار
هوش مصنوعی: زیبایی به سمت آینه تار و مبهم نمی‌رود، پس دل کسی که غفلت کرده، نباید به دل زیبا و دلربا نزدیک شود.