گنجور

غزل شمارهٔ ۴۵۵

نباشد چون تن آسانان ز خورد و خواب عیش ما
ز اشک و آه می گردد به آب و تاب عیش ما
سر ما گرم از خون جگر چون لاله می گردد
چو بی دردان نباشد از شراب ناب عیش ما
اگر چه رشته ها کوته ز پیچ و تاب می گردد
دو بالا می شود دایم ز پیچ و تاب عیش ما
به سیر ماه از محفل مخوان پروانه ما را
که می گردد خنک از پرتو مهتاب عیش ما
مکن زنهار منع ما ز سیر و دور ای ناصح
که از گردش به پرگارست چون گرداب عیش ما
سبب جویند بهر عیش ما احباب، ازین غافل
که می باشد برون از عالم اسباب عیش ما
شود در حلقه ذکر خدا، دوران ما کامل
یکی صد می شود چون سبحه در محراب عیش ما
اگر چه فیض بسیارست در تنهانشینی ها
یکی صد گردد از جمعیت احباب عیش ما
تو کز خلوت نداری بهره خرج انجمن ها شو
که باشد در صدف چون گوهر سیراب عیش ما
صفای خاطر از ما در طلبکاری مجو صائب
که باشد در وصول بحر چون سیلاب عیش ما

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نباشد چون تن آسانان ز خورد و خواب عیش ما
ز اشک و آه می گردد به آب و تاب عیش ما
هوش مصنوعی: زندگی ما به راحت‌طلبی و تن‌پروری وابسته نیست، بلکه بر اساس غم‌ها و دردها شکل می‌گیرد و در نتیجه، لذت‌های ما هم ناشی از این احساسات عمیق است.
سر ما گرم از خون جگر چون لاله می گردد
چو بی دردان نباشد از شراب ناب عیش ما
هوش مصنوعی: دل ما به خاطر دردها و رنج‌ها می‌سوزد و مانند لاله می‌گرید. وقتی افرادی که درد را نمی‌شناسند، در کنار ما نیستند، چگونه می‌توانیم از لذت‌ها و شادی‌های واقعی زندگی بهره‌مند شویم؟
اگر چه رشته ها کوته ز پیچ و تاب می گردد
دو بالا می شود دایم ز پیچ و تاب عیش ما
هوش مصنوعی: اگرچه عمر و زندگی ما به خاطر مشکلات و پیچیدگی‌ها کوتاه می‌شود، اما این پیچ و تاب‌ها باعث می‌شوند که لذت‌ها و شادی‌های ما همیشه در حال افزایش باشند.
به سیر ماه از محفل مخوان پروانه ما را
که می گردد خنک از پرتو مهتاب عیش ما
هوش مصنوعی: از نور ماه در محفل ها ما را نخوانید، زیرا با تابش مهتاب، دل ما شاد و خنک می‌شود.
مکن زنهار منع ما ز سیر و دور ای ناصح
که از گردش به پرگارست چون گرداب عیش ما
هوش مصنوعی: ای ناصح، ما را از لذت بردن و گشت و گذار منع نکن، زیرا مانند چرخش پرگار است که همچون گرداب شادی ما را به خود جذب می‌کند.
سبب جویند بهر عیش ما احباب، ازین غافل
که می باشد برون از عالم اسباب عیش ما
هوش مصنوعی: دوستان برای خوشی ما به دنبال دلیل و علت می‌گردند، در حالی که نمی‌دانند منبع خوشی ما فراتر از این دنیا و علل ظاهری است.
شود در حلقه ذکر خدا، دوران ما کامل
یکی صد می شود چون سبحه در محراب عیش ما
هوش مصنوعی: وقتی در یاد و ذکر خداوند غرق شویم، تمام دوران زندگی‌ ما به یکدیگر پیوند می‌خورد و به نوعی همچون دانه‌های تسبیح در یک مراسم خوشی، به هم متصل می‌شود.
اگر چه فیض بسیارست در تنهانشینی ها
یکی صد گردد از جمعیت احباب عیش ما
هوش مصنوعی: اگرچه در تنهایی لذت‌ها و بهره‌های زیادی وجود دارد، اما در جمع دوستان و همراهی آنان، شادی و لذت ما بیشتر و کامل‌تر می‌شود.
تو کز خلوت نداری بهره خرج انجمن ها شو
که باشد در صدف چون گوهر سیراب عیش ما
هوش مصنوعی: اگر در خلوت خود بهره‌ای نمی‌بری، در مجالس و محافل حاضر شو، تا همچون مروارید در صدف، لذت و شادی ما را افزایش دهی.
صفای خاطر از ما در طلبکاری مجو صائب
که باشد در وصول بحر چون سیلاب عیش ما
هوش مصنوعی: به دنبال خوشنودی و آرامش خاطر از ما نباش، زیرا صائب، رسیدن به آنچه می‌خواهی مانند دست یافتن به دریای مواج و پرخروش است که لذتی در آن نیست.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۵۵ به خوانش عندلیب