گنجور

غزل شمارهٔ ۴۵۳۰

ازبیم خط آن لب شد باریک و چنین باشد
آن را که چنین زهری در زیر نگین باشد
درگوشه آن چشم است یاکنج دهن خالش
چون دزد که پیوسته جویای کمین باشد
از شرم عذارتو با آن همه زیبایی
هر جا که رود خورشید چشمش به زمین باشد
از پرتو نور مهر بالیدن ماه نو
چون فربهی رشته از در سمین باشد
آب از گره محکم سختی نبرد بیرون
از می نشود خرم هر دل که حزین باشد
در روی زمین هر کس بندد به گره زر را
خوب است که چون قارون در زیر زمین باشد
شد تازه ز پیغامش زخم دل من صائب
هر کس نمکین افتاد حرفش نمکین باشد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ازبیم خط آن لب شد باریک و چنین باشد
آن را که چنین زهری در زیر نگین باشد
هوش مصنوعی: از ترس خطوط لب آن شخص، چهره‌اش نازک و باریک شده است. این حالتی است که برای کسی پیش می‌آید که زهر دل‌انگیزی در زیر ظاهری زیبا پنهان کرده باشد.
درگوشه آن چشم است یاکنج دهن خالش
چون دزد که پیوسته جویای کمین باشد
هوش مصنوعی: در گوشه چشم او یا در کنار دهانش، چیزی نهفته است که مانند دزدی همیشه در پی پیدا کردن فرصتی است.
از شرم عذارتو با آن همه زیبایی
هر جا که رود خورشید چشمش به زمین باشد
هوش مصنوعی: از شدت شرم به خاطر زیبایی تو، هر جا که خورشید برود، چشمانش به زمین دوخته می‌شود.
از پرتو نور مهر بالیدن ماه نو
چون فربهی رشته از در سمین باشد
هوش مصنوعی: از روشنایی عشق، ماه نو مانند یک حلقه از وزن و زیبایی نرم و پرطراوت می‌شود.
آب از گره محکم سختی نبرد بیرون
از می نشود خرم هر دل که حزین باشد
هوش مصنوعی: آب به راحتی از گره‌های محکم بیرون نمی‌آید؛ همان‌طور که هر قلبی که غمگین باشد، نمی‌تواند شاداب و خوشحال باشد.
در روی زمین هر کس بندد به گره زر را
خوب است که چون قارون در زیر زمین باشد
هوش مصنوعی: هر کسی که بتواند پول و ثروت را به دست آورد، خوب است، اما بهتر است که مثل قارون، ثروت خود را مخفی نگه دارد و در زیر زمین بماند.
شد تازه ز پیغامش زخم دل من صائب
هر کس نمکین افتاد حرفش نمکین باشد
هوش مصنوعی: پیام او جراحت دلم را تازه کرد. صائب، هر کسی که بخواهد به دل کسی زخم بزند، سخنش شیرین و لطیف خواهد بود.