غزل شمارهٔ ۴۵۱۴
به همچون منی آسمان چون برآید
خم می چسان بافلاطون برآید
چنان هویی از دل به صحرا برآرم
که لیلی نداند ز حی چون برآید
مرا دانه گویی چنین نذر کرده است
که از خاک همراه قارون برآید
مبیناد روی خوشی عقل ناقص
که نگذاشت این طفل مجنون برآید
برآید به شبرنگ الفاظ معنی
چوشیرین که بر پشت گلگون برآید
ز بس ریختم اشک خونین به مستی
رگ تاک را گرزنی خون برآید
چه شرم است با عشقبازان که نرگس
نظر بسته از خاک مجنون برآید
عجب نیست از حرص رز جمع کردن
که گل بی زر از خاک قارون برآید
نگردد اگر شانه خضر ره من
دلم چون ازان زلف شبگون برآید
گل وشاهدومطرب وجوش باده است
چرا از خم می فلاطون برآید
زند تیشه بر پای پرویز غیرت
چو بر دوش فرهادگلگون برآید
فدای سرباده شد عقل ناقص
ازین بحر پر شور خس چون برآید
حصاری چرا شد ز وحشی غزالان
بگویید مجنون ز هامون برآید
خرد با کدویی که بر سینه بندد
ز آب گرانسنگ می چون برآید
گرفته است آفاق را شعر صائب
دگر آفتاب از افق چون برآید
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به همچون منی آسمان چون برآید
خم می چسان بافلاطون برآید
هوش مصنوعی: آسمان با وجود کسانی چون من به چه حالتی درمیآید، و در عین حال با قدرتی همچون افلاطون چطور میتواند گردن خم کند؟
چنان هویی از دل به صحرا برآرم
که لیلی نداند ز حی چون برآید
هوش مصنوعی: انقدر فریاد میزنم که از عمق دل به بیرون میآید که حتی لیلی هم نخواهد فهمید این صدا از کجا میآید.
مرا دانه گویی چنین نذر کرده است
که از خاک همراه قارون برآید
هوش مصنوعی: من به گونهای مانند دانهای هستم که عزمی جزم کرده است تا از زمین رشد کند و به بزرگی قارون برسم.
مبیناد روی خوشی عقل ناقص
که نگذاشت این طفل مجنون برآید
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که عقل ناقص و ناپختگی نمیگذارد که عشق واقعی و احساسی خالص در انسان به ظهور برسد. به عبارت دیگر، محدودیتهای فکری و عقلانی مانع از رشد و شکوفایی عواطف و احساسات عمیق میشود.
برآید به شبرنگ الفاظ معنی
چوشیرین که بر پشت گلگون برآید
هوش مصنوعی: معنای این بیت به بیان زیبایی و ظرافت کلمات میپردازد که همچون شیرینی خاصی بر روی یک ظرف زیبا و گلگون جلوه میکند. این تصویر به جذابیت و تاثیرگذاری سخن اشاره دارد، به طوری که کلمات با معنی عمیق و دلنشین، قلبها را به سوی خود جلب میکنند.
ز بس ریختم اشک خونین به مستی
رگ تاک را گرزنی خون برآید
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه به شدت اشک ریختهام، رگ انگور از خون پر شده و اگر بفشاری، خون سرازیر میشود.
چه شرم است با عشقبازان که نرگس
نظر بسته از خاک مجنون برآید
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به تحقیر کسانی اشاره دارد که از عشق و عاشقانهها شرم دارند. در آن، به زیبایی نرگسی اشاره میشود که از خاک مجنون برمیخیزد، و این تصویر به مفهوم زنده شدن عشق و الهام از آن پرداخته است. در واقع، این بیان میخواهد بگوید که عشق واقعی و زیبایی نباید باعث شرم و خودداری شود، بلکه باید مورد توجه و تقدیر قرار گیرد.
عجب نیست از حرص رز جمع کردن
که گل بی زر از خاک قارون برآید
هوش مصنوعی: تعجبی ندارد که بعضیها برای جمع کردن نعمتها و ثروتها بسیار حرص و ولع نشان میدهند، چرا که از خاکی که هیچ ارزشی ندارد، ممکن است چیزی زیبا و قیمتی رشد کند.
نگردد اگر شانه خضر ره من
دلم چون ازان زلف شبگون برآید
هوش مصنوعی: اگر راه من به خضر نرسد، دل من همچنان از زلف شبگون او سر بلند نمیکند.
گل وشاهدومطرب وجوش باده است
چرا از خم می فلاطون برآید
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به زیبایی و لذتهای دنیوی اشاره میکند. او میگوید که با وجود زیبایی گل، زیبایی معشوق و شادیی که از موسیقی و نوشیدن شراب حاصل میشود، چه دلیلی دارد که از میخانه فلسفی و جدی بیرون بیاید و به بحثهای عمیق و سنگین بپردازد؟ در واقع، او تأکید میکند که لذتهای زندگی باید در اولویت قرار بگیرند.
زند تیشه بر پای پرویز غیرت
چو بر دوش فرهادگلگون برآید
هوش مصنوعی: زند تیشه بر پای پرویز، غیرت فرهاد را نشان میدهد که چگونه با عشق و اراده میتوان بر مشکلات غلبه کرد. در اینجا اشاره به دو شخصیت افسانهای است که هر یک با تلاش و تعهد خود، نماد شجاعت و استقامت هستند. به تصویر کشیدن یک مبارزه و فداکاری است که در نهایت به پیروزی و زیبایی منجر میشود.
فدای سرباده شد عقل ناقص
ازین بحر پر شور خس چون برآید
هوش مصنوعی: عقل ناتوان از شدت هیجان ناشی از این دریای پرآشوب، مانند سراب فدای آن میشود.
حصاری چرا شد ز وحشی غزالان
بگویید مجنون ز هامون برآید
هوش مصنوعی: چرا حصاری ایجاد شد که مانع عبور غزالان وحشی شود؟ بگویید مجنون از ساحل هامون برمیخیزد.
خرد با کدویی که بر سینه بندد
ز آب گرانسنگ می چون برآید
هوش مصنوعی: خرد مانند کدویی است که بر سینه سنگینی از آب میبندد، وقتی که به سطح آب میرسد، دیگر نمیتواند به راحتی بالا بیاید. این تصویر نشاندهندهی سختی و دشواریهای موجود در مسیر کسب و فهم دانایی است.
گرفته است آفاق را شعر صائب
دگر آفتاب از افق چون برآید
هوش مصنوعی: شعر صائب همه جا را تحت تأثیر خود قرار داده است و هنگامی که خورشید از افق طلوع میکند، این تأثیر همچنان ادامه دارد.