غزل شمارهٔ ۴۵۰۸
چرا با دل من صفایی ندارد
اگر درد امشب بلایی ندارد
ره کعبه ودیر را قطع کردم
بجز راهزن رهنمایی ندارد
که را می توان شیشه دل شکستن
کدامین بت اینجا خدایی ندارد
سفر می کنی در رکاب جنون کن
خرد در سفر دست و پایی ندارد
علم نیست در حلقه زهدکیشان
کسی کاوعصا و ردایی ندارد
نگیرد دل عارفان نقش هستی
زمین حرم بوریایی ندارد
سپهری است بی آفتاب درخشان
بزرگی که دست سخایی ندارد
ازان است یکدست افکار صائب
که جز دست خودمتکایی ندارد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چرا با دل من صفایی ندارد
اگر درد امشب بلایی ندارد
هوش مصنوعی: دل من چرا نمیتپد و شاد نیست؟ اگرچه امشب درد و رنجی احساس نمیکنم.
ره کعبه ودیر را قطع کردم
بجز راهزن رهنمایی ندارد
هوش مصنوعی: من در مسیر کعبه و معبد قطع رابطه کردم و جز راهزن، کسی برای هدایت من وجود ندارد.
که را می توان شیشه دل شکستن
کدامین بت اینجا خدایی ندارد
هوش مصنوعی: کدام شخص میتواند دل دیگران را بشکند؟ در این مکان، هیچ بت و معبودی وجود ندارد که از آن ترسید یا پریشان شد.
سفر می کنی در رکاب جنون کن
خرد در سفر دست و پایی ندارد
هوش مصنوعی: زمانی که به سفر میروی، با جنون همراه شو و در این مسیر، عقل و خرد جایی ندارد و نمیتواند به تو کمک کند.
علم نیست در حلقه زهدکیشان
کسی کاوعصا و ردایی ندارد
هوش مصنوعی: در میان زهدپرستان و پارسایان، کسی نیست که به علم و دانش دست یافته باشد، زیرا هیچیک از آنها نه عصایی در دست دارند و نه ردا و لباس مخصوصی که نشاندهنده مقام و منزلتشان باشد.
نگیرد دل عارفان نقش هستی
زمین حرم بوریایی ندارد
هوش مصنوعی: دل عارفان تحت تأثیر زیباییهای دنیای مادّی قرار نمیگیرد و آنها به دنیا وابسته نیستند. زمین برای آنها مقدس نیست و همچون حرم بوریایی به حساب نمیآید.
سپهری است بی آفتاب درخشان
بزرگی که دست سخایی ندارد
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف یک شرایط خاص میپردازد، جایی که فقدان نور و روشنی به وضوح حس میشود. این فضا به نوعی به حالتی از یأس و کمبود اشاره دارد، به ویژه از نظر بخشش و سخاوت. به عبارت دیگر، در این فضا، عظمت و بزرگی وجود دارد، اما فاقد نشانههای مثبت و دلگرمکننده است.
ازان است یکدست افکار صائب
که جز دست خودمتکایی ندارد
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که افکار صحیح و درست همچون دست واحدی هستند که تنها به خودشان تکیه میکنند و وابسته به هیچ چیز دیگری نیستند.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"صفای دل"
با صدای سیدعبدالحسین مختاباد (آلبوم همنوا)