غزل شمارهٔ ۴۴۹۱
مباد روی تو از پرده حجاب بر آید
قیامت است چو از مغرب آفتاب بر آید
من آن زمان به فراغت بر آورم نفس از دل
که بوی سوختگی از دل کباب بر آید
اگر سخن ز کسادی نشد به خاک برابر
چرا بهم چو زنی گرد از کتاب بر آید
نسیم زلف ترا گر گذاربر ختن افتد
نفس گداخته از پوست مشک ناب بر آید
سیاهی از دل سالک رود به گوشه نشینی
ستاره از ته این ابر آفتاب بر آید
مگر برند به دوزخ مرا سوال نکرده
وگر نه کیست که از عهده جواب بر آید
که می تواند ازان روی دلفریب گذشتن
که از نظاره او عمر از شتاب بر آید
گشود پرده ز رخسار حشر صرصر آهم
نشد که روی تو بیرحم از نقاب بر آید
به جد وجهد توان راه عشق برد به پایان
اگر ز زلف به شبگیر پیچ وتاب بر آید
اگر فتد به غلط راه جغد در دل تنگم
نفس گداخته صائب ازین خراب بر آید
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مباد روی تو از پرده حجاب بر آید
قیامت است چو از مغرب آفتاب بر آید
هوش مصنوعی: اگر چهره تو از پس پرده حجاب نمایان شود، آن روز قیامت است، مانند روزی که خورشید از سمت مغرب طلوع کند.
من آن زمان به فراغت بر آورم نفس از دل
که بوی سوختگی از دل کباب بر آید
هوش مصنوعی: زمانی که از رنج و زحمت دور شوم و آرامش پیدا کنم، میتوانم نفس راحتی بکشم که نشان از درد و ناراحتیهای گذشتهام است.
اگر سخن ز کسادی نشد به خاک برابر
چرا بهم چو زنی گرد از کتاب بر آید
هوش مصنوعی: اگر سخن از کسادی و کمفروشی در کارتان گفته نشود، پس چرا وقتی که به خاک مینشینید، احساستان مانند گردی از کتاب برمیخیزد؟
نسیم زلف ترا گر گذاربر ختن افتد
نفس گداخته از پوست مشک ناب بر آید
هوش مصنوعی: اگر نسیم موهای تو به ختن برسد، بویی خوش و دلانگیز مانند عطر ناب در فضا پخش میشود که روح را تازه میکند.
سیاهی از دل سالک رود به گوشه نشینی
ستاره از ته این ابر آفتاب بر آید
هوش مصنوعی: مشکلات و تاریکی ها از دل انسان دور میشود و بعد از مدتی، شادی و نور مانند ستارهای از میان ابر بیرون میآید و تابش آفتاب زندگی را روشن میکند.
مگر برند به دوزخ مرا سوال نکرده
وگر نه کیست که از عهده جواب بر آید
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که به دوزخ بروم بدون اینکه کسی از من سوالی بپرسد؟ در غیر این صورت، چه کسی میتواند به درستی به این سوال پاسخ دهد؟
که می تواند ازان روی دلفریب گذشتن
که از نظاره او عمر از شتاب بر آید
هوش مصنوعی: کسی میتواند از زیبایی دلربا عبور کند که دیدن او باعث شود که زمان به آرامی بگذرد و شتاب نگیرد.
گشود پرده ز رخسار حشر صرصر آهم
نشد که روی تو بیرحم از نقاب بر آید
هوش مصنوعی: با دمیدن نسیم سرد و تند، پرده از چهره روز قیامت کنار رفت، اما آه من بلند نشد تا اینکه چهره بیرحم تو از پشت پرده نمایان شود.
به جد وجهد توان راه عشق برد به پایان
اگر ز زلف به شبگیر پیچ وتاب بر آید
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش میتوان مسیر عشق را به سرانجام رساند، حتی اگر زلف معشوق در پیچ و تاب شب به هم گره بخورد.
اگر فتد به غلط راه جغد در دل تنگم
نفس گداخته صائب ازین خراب بر آید
هوش مصنوعی: اگر جغدی به طور ناخواسته وارد دلم شود، نفس آتشین و پر از احساس من از این ویرانی به بیرون خواهد آمد.