گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۸۹

خوشا دلی که در اندیشه جمال تو باشد
که در بهشت بود هر که در خیال تو باشد
سعادتی که دهد خاکمال بال هما را
در آن سرست که در سایه نهال تو باشد
به هیچ نفش ونگاری نظر سیاه نسازد
دلی که آینه حسن بی مثال تو باشد
ز وحشت تو گرفتند خلق دامن صحرا
که تازیانه دلها رم غزال تو باشد
چه لازم است ترا تلخی خمار کشیدن
که خون بیگنهان باده حلال تو باشد
چنان ز حسن تو گردید تنگ کار به خوبان
که مه ز هاله حصاری ز انفعال تو باشد
فروغ برق شمارد نشاط هر دو جهان را
دلی که مایه خوشحالیش ملال تو باشد
چه نسبت است ندانم ترا به چشمه حیوان
که روز هر که سیه شد شب وصال تو باشد
نصیب شبنم صائب ز آفتاب جمالت
همین بس است که پرواز او به بال تو باشد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوشا دلی که در اندیشه جمال تو باشد
که در بهشت بود هر که در خیال تو باشد
هوش مصنوعی: دل خوشی که همواره به یاد زیبایی تو باشد، چرا که هر کسی که در ذهنش تو را دارد، در بهشت قرار دارد.
سعادتی که دهد خاکمال بال هما را
در آن سرست که در سایه نهال تو باشد
هوش مصنوعی: خوشبختی و سعادت واقعی آنجاست که در سایه‌ی وجود تو باشد و نه در دنیای بی‌احساس خاکی.
به هیچ نفش ونگاری نظر سیاه نسازد
دلی که آینه حسن بی مثال تو باشد
هوش مصنوعی: دل‌هایی که به زیبایی بی‌نظیر تو نگاه می‌کنند، هیچ‌گاه تحت تأثیر بدی و زشتی قرار نمی‌گیرند.
ز وحشت تو گرفتند خلق دامن صحرا
که تازیانه دلها رم غزال تو باشد
هوش مصنوعی: خلایق از ترس تو، دامن صحرا را رها کردند، چون قلب‌ها به خاطر زیبایی‌های تو، همچون غزالی در حال دویدن هستند.
چه لازم است ترا تلخی خمار کشیدن
که خون بیگنهان باده حلال تو باشد
هوش مصنوعی: چرا باید به خاطر نوشیدن مشروبات الکلی دچار تلخی و دردسر شوی، در حالی که خون بیگناهانی که به ناحق قربانی شده‌اند، می‌تواند به عنوان نوشیدنی حلال برای تو باشد؟
چنان ز حسن تو گردید تنگ کار به خوبان
که مه ز هاله حصاری ز انفعال تو باشد
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی تو، کار خوبان آن‌قدر دشوار شده است که حتی ماه هم به خاطر کمبود زیبایی‌اش در برابر تو، به دور از تو محصور شده است.
فروغ برق شمارد نشاط هر دو جهان را
دلی که مایه خوشحالیش ملال تو باشد
هوش مصنوعی: دل که با دلخوشی ملال تو بیامیزد، نمی‌تواند نشاط و روشنی زندگی را درک کند، چرا که روشنایی و شادابی هر دو جهان را مانند برق درک می‌کند.
چه نسبت است ندانم ترا به چشمه حیوان
که روز هر که سیه شد شب وصال تو باشد
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چه ارتباطی میان تو و چشمه حیات وجود دارد، اما می‌دانم که روز هر کسی که در آن سیاه‌رو باشد، شب وصال تو برای او خواهد بود.
نصیب شبنم صائب ز آفتاب جمالت
همین بس است که پرواز او به بال تو باشد
هوش مصنوعی: شبنم صائب از زیبایی‌های تو به قدری خرسند است که تنها همین که بتواند به بال‌های تو پرواز کند، برایش کافی است.