غزل شمارهٔ ۴۴۸۴
گل همیشه بهار سخن زوال ندارد
چمن صفای پریخانه خیال ندارد
کدام لاله درین لاله زار هست که داغش
سخن به مردمک دیده غزال ندارد
شکست هم گهران نیست کار بحرنژادان
وگرنه موج غمی از شکست بال ندارد
دلیل بادیه گردان حیرت است سیاهی
بلای دیده بود چهره ای که خال ندارد
گرفته ایم رگ خواب تاروپودجهان را
لباس مخمل واطلس حضور شال ندارد
چه شد که قامت من شد دوتا ز سنگ ملامت
ریاض عشق به این راستی نهال ندارد
نسیم زنده دلی نیست در قلمرو غفلت
عمارت دل تن پروران شمال ندارد
به خاکساری ما رشک می برند بزرگان
که می ز جام گوارایی سفال ندارد
زبان موج چرا بسته است بحر ز پرسش
اگر شکسته سفالی لب سؤال ندارد
به نقد حال چو صائب کسی که کرد قناعت
غم گذشته واندیشه مال ندارد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گل همیشه بهار سخن زوال ندارد
چمن صفای پریخانه خیال ندارد
هوش مصنوعی: گل همیشه بهار به معنای زیبایی و طراوت همیشگی است و هیچگاه زوال و پژمردگی ندارد. در اینجا به این نکته اشاره میشود که چمن به خودی خود نمیتواند زیبایی و صفای خیال را به تصویر بکشد و نیاز به تخیل و اندیشهی پاک دارد.
کدام لاله درین لاله زار هست که داغش
سخن به مردمک دیده غزال ندارد
هوش مصنوعی: چنین لالهای در این باغ وجود ندارد که دردش به اندازهای عمیق باشد که حتی در نگاه غزالها هم نتوان بیانش کرد.
شکست هم گهران نیست کار بحرنژادان
وگرنه موج غمی از شکست بال ندارد
هوش مصنوعی: شکست برای کسانی که از نسل دریا هستند عیب و نقصی نیست، زیرا اگر چنین باشد، موج غمی از شکست نمیتواند پرواز کند.
دلیل بادیه گردان حیرت است سیاهی
بلای دیده بود چهره ای که خال ندارد
هوش مصنوعی: حیرت و شگفتی دلیل سفر و گشت و گذار است، مانند تاریکی که مانع دیدن چهرهای میشود که هیچ نشانی بر آن نیست.
گرفته ایم رگ خواب تاروپودجهان را
لباس مخمل واطلس حضور شال ندارد
هوش مصنوعی: ما به خوبی آگاهی و تسلطی بر عمق و احساسات زندگی داریم، اما در این میان، زیبایی و ظرافت وجود ندارد.
چه شد که قامت من شد دوتا ز سنگ ملامت
ریاض عشق به این راستی نهال ندارد
هوش مصنوعی: چرا قامت من به خاطر سنگینی ملامتها خم شده است؟ عشق واقعی از این نوع آزار و رنج، نمیتواند رشد کند و بارور شود.
نسیم زنده دلی نیست در قلمرو غفلت
عمارت دل تن پروران شمال ندارد
هوش مصنوعی: نسیم زندگی و شادابی در سرزمین غفلت وجود ندارد و دلهای افرادی که برای راحتی و تنبلی خود خانهسازی کردهاند، از این نعمت بیبهرهاند.
به خاکساری ما رشک می برند بزرگان
که می ز جام گوارایی سفال ندارد
هوش مصنوعی: بزرگان به ما حسادت میکنند به خاطر تواضع و خاکساریامان، زیرا ما از جام گوارا مینوشیم و آنها از ظروف سفالی و بیکیفیت.
زبان موج چرا بسته است بحر ز پرسش
اگر شکسته سفالی لب سؤال ندارد
هوش مصنوعی: موج دریا چرا خاموش است؟ اگر دریا از پرسشها متاثر است، این گونه به نظر میرسد که هیچ ظرفی برای ارائه سوالات نمیبیند.
به نقد حال چو صائب کسی که کرد قناعت
غم گذشته واندیشه مال ندارد
هوش مصنوعی: کسی که در وضعیت فعلی خود راضی است و به غمهای گذشته و فکر کردن به مال و داراییهای آینده توجهی ندارد، میتواند مثال خوبی از قناعت باشد.