غزل شمارهٔ ۴۴۸۰
سیاه چون دل رنگین سخن ز آه نگردد
حنا نرفته به هندوستان سیاه نگردد
حدیث عشق مگو چون دل دونیم نداری
که هیچ دعوی ثابت به یک گواه نگردد
بجز شکست ندارد بهار عالم امکان
گلی که باربرآن گوشه کلاه نگردد
هجوم خلق نگردد حجاب وحدت یزدان
علم نهفته ز بسیاری سپاه نگردد
فتادگی است پروبال رهروان طریقت
به هیچ جانرسدهرکه خاک راه نگردد
مکش چو شمع برون از نیام تیغ زبان را
که نقد زندگیت خرج اشک وآه نگردد
که سربرآورد از خجلت گناه قیامت
سحاب رحمت اگر پرده گناه نگردد
کند کناره شریفی کز اختلال خسیسان
چوکهربا سبک از جذب برگ کاه نگردد
چنین که بسته به خشکی سپهر کشتی احسان
شرابخانه محال است خانقاه نگردد
نسیم می شود از فیض نوبهار معنبر
نمی شود ز خط آن چشم خوش نگاه نگردد
مپوش چهره روشن ز چشم صائب حیران
که نورمهرکم از اقتباس ماه نگردد
غزل شمارهٔ ۴۴۷۹: سفر گزین که سخن در وطن غریب نگرددغزل شمارهٔ ۴۴۸۱: نظر به روی تو خورشید آب وتاب ندارد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سیاه چون دل رنگین سخن ز آه نگردد
حنا نرفته به هندوستان سیاه نگردد
هوش مصنوعی: دل سیاه و پر از غم، با سخنان زیبا و رنگین نمیتواند تغییر کند. مانند حنا که اگر به هند نرود، رنگ نمیگیرد و نمیتواند زیبا شود.
حدیث عشق مگو چون دل دونیم نداری
که هیچ دعوی ثابت به یک گواه نگردد
هوش مصنوعی: در مورد عشق صحبت نکن، چون دل تو شکسته است و نمیتوانی هیچ ادعایی را با یک شاهد ثابت کنی.
بجز شکست ندارد بهار عالم امکان
گلی که باربرآن گوشه کلاه نگردد
هوش مصنوعی: جز شکست، چیزی در دنیای طبیعت بهاری وجود ندارد که گلی بر آن نبالد و برایش احترام نگذارد.
هجوم خلق نگردد حجاب وحدت یزدان
علم نهفته ز بسیاری سپاه نگردد
هوش مصنوعی: حضور مردم و شلوغی نمیتواند مانع از درک و فهم یکتایی خدایی باشد. علم و دانش در دل افراد مستتر است و تعداد بسیار نفرات نمیتواند به تنهایی بر کیفیت آن تأثیر بگذارد.
فتادگی است پروبال رهروان طریقت
به هیچ جانرسدهرکه خاک راه نگردد
هوش مصنوعی: در اینجا منظور از این بیت این است که افرادی که در مسیر سیر و سلوک روحانی قرار دارند، به خاطر مشکلات و سختیهایی که با آنها مواجه هستند، نمیتوانند به هدف نهایی خود برسند. تنها کسانی میتوانند به حقیقت نزدیک شوند که در مسیر، با تواضع و فروتنی پیش بروند و از مشکلات عبور کنند.
مکش چو شمع برون از نیام تیغ زبان را
که نقد زندگیت خرج اشک وآه نگردد
هوش مصنوعی: زبان خود را مانند شمشیری که از غلاف خارج میشود، به آسانی به کار نبر، چرا که سخنان نادرست و بیموقع میتواند هزینههای زیادی در زندگیات ایجاد کند، مثل اشک و آه و اندوه.
که سربرآورد از خجلت گناه قیامت
سحاب رحمت اگر پرده گناه نگردد
هوش مصنوعی: اگر انسان به خاطر گناهانش خجالت بکشد و از آنها سر بلند کند، در این صورت رحمت و بخشش الهی مانند بارانی سرازیر خواهد شد، اما این رحمت در صورتی به انسان میرسد که پردهی گناه برداشته شود.
کند کناره شریفی کز اختلال خسیسان
چوکهربا سبک از جذب برگ کاه نگردد
هوش مصنوعی: دوست با شخصیت و باوقار، به دور از هر بیاحترامی و رفتار زشت، مانند کهربا که میتواند اشیای سبک مانند کاه را جذب کند، هیچ گاه تحت تاثیر افراد نادرست قرار نمیگیرد.
چنین که بسته به خشکی سپهر کشتی احسان
شرابخانه محال است خانقاه نگردد
هوش مصنوعی: اگر تقدیر آسمانی به بیابان و خشکی بیفتد، دیگر نمیتوان انتظار داشت که جایی مثل خانقاه، که نماد آرامش و معنویت است، به وجود بیاید. در واقع، در شرایط سخت و خشک، جایی برای نیکی و روحانیت وجود ندارد.
نسیم می شود از فیض نوبهار معنبر
نمی شود ز خط آن چشم خوش نگاه نگردد
هوش مصنوعی: نسیم بهاری به لطف فصل نو وزیدن میگیرد، اما زیبایی چشمان دلنشین آن را تحت تأثیر خود قرار نمیدهد.
مپوش چهره روشن ز چشم صائب حیران
که نورمهرکم از اقتباس ماه نگردد
هوش مصنوعی: چهره روشن و زیبا را از دید صائب پنهان نکن، زیرا نور چشمانم از زیبایی تو الهام میگیرد و همچون نوری که از ماه میتابد، نمیتواند کمرنگ شود.