گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۷۹

سفر گزین که سخن در وطن غریب نگردد
شکسته پای وطن را سخن غریب نگردد
نمی توان به وطن ناله ای به درد کشیدن
نوای مرغ چمن در چمن من غریب نگردد
غریب روی زمین گشتم از غریب خیالی
که هیچ کس به وطن همچومن غریب نگردد
تو تا به شعله نغلطی سخن برشته نگردد
تو تا یتیم نگردی سخن غریب نگردد
به هر طرف که روی گل نظربه روی تو دارد
مرو ز باغ که گل در چمن غریب نگردد
فروغ شمع ونسیم گل از پی تو برون رفت
ز رفتن تو چرا انجمن غریب نگردد
گذشت کوهکن داغ دیده با دل پرخون
چگونه لاله خونین کفن غریب نگردد
نبیند از نظر گرم تا غریب نوازی
نوای صائب شیرین سخن غریب نگردد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سفر گزین که سخن در وطن غریب نگردد
شکسته پای وطن را سخن غریب نگردد
هوش مصنوعی: سفر را انتخاب کن، زیرا در سرزمین بیگانه سخن به هم نمی‌خورد. پای وطن که آسیب‌دیده باشد، کلامی از آن در مکان‌های غریبه به زحمت بیان می‌شود.
نمی توان به وطن ناله ای به درد کشیدن
نوای مرغ چمن در چمن من غریب نگردد
هوش مصنوعی: در وطن نمی‌توان برای دردی ناله کرد، چون صدای پرنده در چمن، در چمن من غریبانه نخواهد بود.
غریب روی زمین گشتم از غریب خیالی
که هیچ کس به وطن همچومن غریب نگردد
هوش مصنوعی: در زمین به دلیلی بی‌کس و تنها بوده‌ام، چون خیال غربت در عمق وجودم وجود دارد و هیچ‌کس به اندازه من در وطنش احساس غریبی نمی‌کند.
تو تا به شعله نغلطی سخن برشته نگردد
تو تا یتیم نگردی سخن غریب نگردد
هوش مصنوعی: اگر تو به آتش نیفتی، سخن از حرفی نخواهد افتاد. همچنین، تا زمانی که یتیم نشوی، سخن غریب و دور از دسترس نخواهد شد.
به هر طرف که روی گل نظربه روی تو دارد
مرو ز باغ که گل در چمن غریب نگردد
هوش مصنوعی: به هر جا که بروی، گل‌ها به تو نگاه می‌کنند، پس از باغ خارج نشو که گل در چمن تنها و بی‌پناه است.
فروغ شمع ونسیم گل از پی تو برون رفت
ز رفتن تو چرا انجمن غریب نگردد
هوش مصنوعی: وقتی تو رفتی، نور شمع و نسیم دل‌انگیز گل هم از دنبالت رفتند. پس چرا جمع دوستان و آشنایان این‌قدر تنها و غریب نمی‌شود؟
گذشت کوهکن داغ دیده با دل پرخون
چگونه لاله خونین کفن غریب نگردد
هوش مصنوعی: کوهکن با دل پر از درد و ناراحتی، چگونه می‌تواند لاله‌ای که خونین است و در عزلت قرار دارد، بی‌کفن بگذرد؟
نبیند از نظر گرم تا غریب نوازی
نوای صائب شیرین سخن غریب نگردد
هوش مصنوعی: تا زمانی که کسی به گرمی توجه نکند، نواختن غریب و زیبا صائب نیز به گوش نخواهد رسید و موسیقی دلنشین آن به غریب بودنش ادامه خواهد داد.