گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۶۲

دل را به زلف پرچین تسخیر می توان کرد
این شیر را به مویی زنجیر می توان کرد
خط نرسته پیداست از چهره نکویان
مو را چگونه پنهان در شیر می توان کرد
هر چند صد بیابان وحشی تر از غزالیم
ما را به گوشه چشم تسخیر می توان کرد
از بحر تشنه چشمان لب خشک بازگردند
آیینه را ز دیدار کی سیر می توان کرد
ما را خراب حالی از رعشه خمارست
از درد باده ما را تعمیر می توان کرد
در چشم خرده بینان هر نقطه صد کتاب است
آن خال را به صد وجه تفسیر می توان کرد
در بوته ریاضت یک چند اگر گذاری
قلب وجود خودرا اکسیر می توان کرد
گر گوش هوش باشد در پرده خموشی
صد داستان شکایت تقریر می توان کرد
فریاد کاهل دولت از نخوتند غافل
کز خلق خوش چه دلها تسخیر می توان کرد
بی منصبی ز تغییر ایمن بود وگرنه
هر منصب دگر هست تغییر می توان کرد
اوضاع خوش خیالان سامان پذیر گردد
گر خواب شاعران را تعبیر می توان کرد
از درد عشق اگر هست صائب ترا نصیبی
از ناله در دل سنگ تأثیر می توان کرد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل را به زلف پرچین تسخیر می توان کرد
این شیر را به مویی زنجیر می توان کرد
هوش مصنوعی: می‌توان با زیبایی‌های زلف معشوق دل را رام کرد و همچنین می‌توان این شیر (نماد قدرت و شجاعت) را تنها با یک مو به زنجیر کشید.
خط نرسته پیداست از چهره نکویان
مو را چگونه پنهان در شیر می توان کرد
هوش مصنوعی: ظاهر زیبا و شایسته افراد نیکوکار به وضوح نمایان است، همان‌طور که نمی‌توان موهای سفید را در شیر پنهان کرد.
هر چند صد بیابان وحشی تر از غزالیم
ما را به گوشه چشم تسخیر می توان کرد
هوش مصنوعی: هرچند که ما در دشت‌های وسیع و خالی زندگی می‌کنیم و شاید به ظاهر وحشی به نظر برسیم، اما با یک نگاه مختصر و توجه، می‌توانیم به دل دیگران راه پیدا کنیم و قلب‌ها را تسخیر کنیم.
از بحر تشنه چشمان لب خشک بازگردند
آیینه را ز دیدار کی سیر می توان کرد
هوش مصنوعی: چشمان تشنه انسان همچون دریا هستند که از دیدن زیبایی‌ها سیر نمی‌شوند. همچنان که آینه نمی‌تواند از دیدن تصویر خود خسته شود، انسان هم هرگز از تماشای زیباها خسته نخواهد شد.
ما را خراب حالی از رعشه خمارست
از درد باده ما را تعمیر می توان کرد
هوش مصنوعی: حال بدمان ناشی از نشئگی و درد دل است و تنها چیزی که می‌تواند ما را درمان کند، نوشیدنی است.
در چشم خرده بینان هر نقطه صد کتاب است
آن خال را به صد وجه تفسیر می توان کرد
هوش مصنوعی: در دید افرادی که به جزئیات کوچک توجه دارند، هر نقطه از دنیا می‌تواند به اندازه صد کتاب معنادار باشد. آن نشانه یا علامت را می‌توان از زوایای مختلفی تفسیر و توضیح داد.
در بوته ریاضت یک چند اگر گذاری
قلب وجود خودرا اکسیر می توان کرد
هوش مصنوعی: اگر مدتی را در تلاش و تمرین بگذرانید، می‌توانید قلب و وجود خود را به یک گنجینه ارزشمند تبدیل کنید.
گر گوش هوش باشد در پرده خموشی
صد داستان شکایت تقریر می توان کرد
هوش مصنوعی: اگر گوش هوش داشته باشی، در سکوت و آرامش می‌توان صدها داستان و شکایت را بیان کرد.
فریاد کاهل دولت از نخوتند غافل
کز خلق خوش چه دلها تسخیر می توان کرد
هوش مصنوعی: فریاد شخص تنبل از نعمت‌های زندگی است که غافل از غرور خود، نمی‌داند که با محبت و خوش‌رفتاری می‌تواند دل‌ها را به دست آورد.
بی منصبی ز تغییر ایمن بود وگرنه
هر منصب دگر هست تغییر می توان کرد
هوش مصنوعی: تغییرات در هر موقعیت شغلی وجود دارد، اما اگر شخصی به منصب خاصی نرسد، از این تغییرات در امان خواهد بود. در غیر این صورت، هر مسئولیت دیگری ممکن است دستخوش تغییر شود.
اوضاع خوش خیالان سامان پذیر گردد
گر خواب شاعران را تعبیر می توان کرد
هوش مصنوعی: اگر بتوان خواب‌های شاعران را به واقعیت تبدیل کرد، اوضاع افرادی که خیالات خوشی دارند نیز بهتر خواهد شد.
از درد عشق اگر هست صائب ترا نصیبی
از ناله در دل سنگ تأثیر می توان کرد
هوش مصنوعی: اگر از درد عشق به تو سهمی رسیده، می‌توانی با اندوه و ناله در دل سنگ‌ها نیز تأثیر بگذاری.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۷ به خوانش پری ساتکنی عندلیب

حاشیه ها

1393/09/27 17:11
melika

یعنی آدم حظ میکنه واقعا دمش گرم!!!