گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۵۶

خط سیه مبادا زان خال سربرآرد
عمرش تمام گردد چون مور پربرآرد
در غنچگی چو لاله ما شعله طینتان را
داغ سیاه بختی دود از جگر برآرد
دم را به لب گره زن کز قعر بحر غواص
از دولت خموشی عقده گهر برآرد
تنها نمی پرد چشم بر دانه های خالش
وقت است خیل مژگان چون مور پربرآرد
هر شاخی از بنفشه میلی است سرمه آلود
بیچاره عندلیبی کز بیضه سربرآرد
سهل است اگر ز تیرش داریم چشم پیکان
از بید می تواند همت ثمر برآرد
خضر بلند فطرت با آن سواد روشن
از خط جوهر تیغ مشکل که سربرآرد
از زلف دل گرفتن بازیچه می شمارد
از قید هند صائب خودرا اگر برآرد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خط سیه مبادا زان خال سربرآرد
عمرش تمام گردد چون مور پربرآرد
هوش مصنوعی: هرگز نگذار که خط سیاه از آن خال برآید، زیرا در این صورت عمر او به پایان خواهد رسید، درست مانند اینکه مورچه‌ای از زمین بلند شود.
در غنچگی چو لاله ما شعله طینتان را
داغ سیاه بختی دود از جگر برآرد
هوش مصنوعی: در زمان شکوفایی و جوانی‌ام، مانند لاله‌ای که در آغاز شکفتن است، آتش تلخی تقدیر و سرنوشت سختی‌هایم را به درون خود می‌کشم و این دردها مانند دودی از دل‌ام برمی‌خیزد.
دم را به لب گره زن کز قعر بحر غواص
از دولت خموشی عقده گهر برآرد
هوش مصنوعی: هر لحظه‌ای را با تمام وجود غنیمت بشمارید، زیرا از اعماق دریا هم غواصان با سکوت خود می‌توانند دُرّ و گوهری باارزش بیرون بیاورند.
تنها نمی پرد چشم بر دانه های خالش
وقت است خیل مژگان چون مور پربرآرد
هوش مصنوعی: چشم به دانه‌های سیاه او نمی‌چرخد، زیرا زمان آن رسیده که مژگانش چون مورهای بادپا, فراوان و پرشمار شوند.
هر شاخی از بنفشه میلی است سرمه آلود
بیچاره عندلیبی کز بیضه سربرآرد
هوش مصنوعی: هر شاخه از بنفشه آرزویی دارد، ولی بیچاره بلبل که از تخم بیرون می‌آید و نمی‌تواند به آن آرزو برسد.
سهل است اگر ز تیرش داریم چشم پیکان
از بید می تواند همت ثمر برآرد
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم از تیر او صدمه‌ای ببینیم، نباید فراموش کنیم که نیازی به نگرانی نیست، چون حتی یک ترکه نازک هم می‌تواند میوه‌ای به بار بیاورد.
خضر بلند فطرت با آن سواد روشن
از خط جوهر تیغ مشکل که سربرآرد
هوش مصنوعی: خضر، با طبیعت بلند و روحانی خود، به همراه دانشی عمیق و روشن است، که می‌تواند از مشکلات و چالش‌های سخت جان سالم به در ببرد.
از زلف دل گرفتن بازیچه می شمارد
از قید هند صائب خودرا اگر برآرد
هوش مصنوعی: کسی که با زلف یار بازی می‌کند، خود را از قید و بندها آزاد می‌داند و اگر بخواهد، می‌تواند از محدودیت‌های خود رها شود.