غزل شمارهٔ ۴۴۵۴
خال از دمیدن خط بی انتظارم گردد
چون مور پر برآردعمرش تمام گردد
از چشم او جهانی دارند مردمی چشم
آن آهوی رمیده تا با که رام گردد
از حیرت جمالش راه سخن ندارم
چون عاملی که باقیش مالاکلام گردد
دارد کمال هر چیز عین الکمال باخود
خود بوته گدازست چون مه تمام گردد
رویش سیاه سازند نام آوران عالم
همواره هر عقیقی کز بهرنام گردد
در کشور قناعت شام است صبح امید
صبح حریص تاریک از فکر شام گردد
چون گردهر که گردید باخاک ره برابر
از جنبش نسیمی عالی مقام گردد
در پرده خموشی است آسایش زبانها
خون است رزق شمشیر چون بی نیام گردد
صائب شود سر آمد در سر نوشت خوانی
روشن سواد هر کس از خط جام گردد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خال از دمیدن خط بی انتظارم گردد
چون مور پر برآردعمرش تمام گردد
هوش مصنوعی: وقتی خالی روی چهرهام میافتد، ناگهان زندگیام به پایان میرسد، مانند موری که ناگهان بال پرواز میگیرد و عمرش به پایان میرسد.
از چشم او جهانی دارند مردمی چشم
آن آهوی رمیده تا با که رام گردد
هوش مصنوعی: چشم او باعث ایجاد جهانی برای مردم شده است؛ مانند چشم یک آهوی وحشی که منتظر است تا به دست کسی آرامش یابد.
از حیرت جمالش راه سخن ندارم
چون عاملی که باقیش مالاکلام گردد
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت او، نمیتوانم سخنی بگویم، مانند کسی که در برابر زیبایی و شکوه او شگفتزده شده و نتواند کلامی به زبان بیاورد.
دارد کمال هر چیز عین الکمال باخود
خود بوته گدازست چون مه تمام گردد
هوش مصنوعی: هر چیز به کمال خود میرسد، مثل اینکه گداختن یک بوته به تکامل آن کمک میکند، همانطور که ماه در هنگام کامل شدن زیباتر و کاملتر میشود.
رویش سیاه سازند نام آوران عالم
همواره هر عقیقی کز بهرنام گردد
هوش مصنوعی: افراد مشهور و نامدار در دنیا همیشه باعث میشوند که کسانی که به دنبال نام و شهرت هستند، خود را در برابر چشمان دیگران تیره و کمارزش نشان دهند.
در کشور قناعت شام است صبح امید
صبح حریص تاریک از فکر شام گردد
هوش مصنوعی: در سرزمین قناعت، صبح امید مانند صبحی روشن و پرحرکت است، اما اگر به فکر و نگرانیهای خود ادامه دهیم، آن صبح پرامید به تاریکی تبدیل خواهد شد.
چون گردهر که گردید باخاک ره برابر
از جنبش نسیمی عالی مقام گردد
هوش مصنوعی: زمانی که غبار به زمین مینشیند، با وزش نسیمی، ممکن است به جایگاهی والا دست یابد.
در پرده خموشی است آسایش زبانها
خون است رزق شمشیر چون بی نیام گردد
هوش مصنوعی: در زیر سکوت، آرامش زبانها وجود دارد و این آرامش به خاطر آن است که اگر زبانها خاموش باشند، خون و درد ناشی از جنگ و نزاع کاهش مییابد. زمانی که شمشیرها به خواب میروند و به حالتی مسالمتآمیز درمیآیند، زندگی به شکل بهتری ادامه مییابد.
صائب شود سر آمد در سر نوشت خوانی
روشن سواد هر کس از خط جام گردد
هوش مصنوعی: به پایان رسیدن چیزها، به خصوص در نوشتن و مطالعه، نمایانگر این است که هر فردی به فراخور میزان فهم و درک خود، به نوعی درک و شناخت میرسد. آنچه که موجب روشنایی و فهم عمیقتر میشود، همانا عمق نوشتهها و کیفیت بیان اندیشههاست.