گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۴۸

با روی تو صبر از دل بیتاب نیاید
خودداری ازین آینه چون آب نیاید
غافل نکند بستر گل شبنم ما را
در دیده روشن گهران خواب نیاید
زنجیر حریف دل خوش مشرب ما نیست
از موج عنانداری سیلاب نیاید
در دیده صیاد کمینگاه بهشتی است
زاهد بدر از گوشه محراب نیاید
بی خیرگی آیینه ز رخسارتوگل چید
چشمی که بود نرم دراوآب نیاید
آسودگی من ز گرفتاری خویش است
در دام محال است مرا خواب نیاید
چشمی که نمکسود شد از پرتو منت
از خانه تاریک به مهتاب نیاید
دلبسته گردون دل آسوده ندارد
استادگی از کوزه دولاب نیاید
صائب دل افسرده من گرم نگردد
تا بر سرم آن مهر جهانتاب نیاید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با روی تو صبر از دل بیتاب نیاید
خودداری ازین آینه چون آب نیاید
هوش مصنوعی: با چهره تو، صبوری از دل بی‌تاب من برنمی‌آید؛ چگونه می‌توانم از این آینه که همچون آب شفاف است، خودداری کنم؟
غافل نکند بستر گل شبنم ما را
در دیده روشن گهران خواب نیاید
هوش مصنوعی: غافل نشو از بستر گلی که شبنم روی آن نشسته است؛ در چشمان روشن ما، گوهری خواب ندارد.
زنجیر حریف دل خوش مشرب ما نیست
از موج عنانداری سیلاب نیاید
هوش مصنوعی: زنجیرهای حریف نمی‌توانند دل ما را خوش کنند؛ چرا که از چالش‌های بزرگ زندگی، آب‌های طغیانی نمی‌توانند به ما آرامش بدهند.
در دیده صیاد کمینگاه بهشتی است
زاهد بدر از گوشه محراب نیاید
هوش مصنوعی: در چشمان صیاد، جایی شبیه بهشت وجود دارد، اما زاهد به دلیل نشستن در کنار محراب، هرگز به این زیبایی‌ها نمی‌تواند دسترسی پیدا کند.
بی خیرگی آیینه ز رخسارتوگل چید
چشمی که بود نرم دراوآب نیاید
هوش مصنوعی: آیینه به خوبی نمی‌تواند زیبایی چهره‌ات را نشان دهد. چشمی که احساس لطافت و نرمی دارد، از دیدن آن جمال نمی‌تواند سیراب شود.
آسودگی من ز گرفتاری خویش است
در دام محال است مرا خواب نیاید
هوش مصنوعی: آرامش من به خاطر مشکلات خودم است و این باعث می‌شود که خواب به چشمانم نیاید.
چشمی که نمکسود شد از پرتو منت
از خانه تاریک به مهتاب نیاید
هوش مصنوعی: چشمی که از محبت تو پر از اشک شده، هرگز به نور ماه در فضای تاریک خانه‌اش نخواهد رسید.
دلبسته گردون دل آسوده ندارد
استادگی از کوزه دولاب نیاید
هوش مصنوعی: کسی که به دنیا وابسته است، نمی‌تواند آرامش درونی داشته باشد، زیرا مانند کوزه‌ای است که در دستان دلاّب (سرامیک‌کار) قرار دارد و هر لحظه در خطر شکستن است.
صائب دل افسرده من گرم نگردد
تا بر سرم آن مهر جهانتاب نیاید
هوش مصنوعی: دل افسرده من هرگز شاد نخواهد شد تا زمانی که محبت آن خورشید درخشان به سراغم نیاید.