گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۳۶

خوب است که بی رنج طلب کام برآید
آن کام چه ارزد که به ابرام برآید
آتش نفسان گوش به تعظیم بگیرند
هرجا که من سوخته را نام برآید
ریزند کواکب چو عرق از رخ گردون
آن روز که خورشید تو بر بام برآید
نقش قدمش شمع ره گرمروان است
از شوق تو آن کس که ز آرام برآید
در باده اگر سرمه نریزد ادب عشق
فریاد اناالحق ز لب جام برآید
شرمنده ام از عشق که با شغل دوعالم
نگذاشت کباب دل من خام برآید
از گردش چشم تو دل چرخ فروریخت
چون حوصله از عهده این جام برآید
صائب چو ز اندیشه روزی است مرا رزق
زینم چه که برگرد جهان نام برآید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوب است که بی رنج طلب کام برآید
آن کام چه ارزد که به ابرام برآید
هوش مصنوعی: خوب این است که بدون زحمت و سختی به خواسته‌هایت برسیم. چون چه ارزشی دارد که به طور اجباری به چیزی دست پیدا کنیم؟
آتش نفسان گوش به تعظیم بگیرند
هرجا که من سوخته را نام برآید
هوش مصنوعی: هر جا که نام من برده شود، آتش‌های نفسانی باید احترام بگذارند و به حالت ادب درآیند، زیرا من در آنجا سوخته‌ام و درد دلم را همگان خواهند دید.
ریزند کواکب چو عرق از رخ گردون
آن روز که خورشید تو بر بام برآید
هوش مصنوعی: چشمه‌های نور ستاره‌ها همانند عرقی که از صورت آسمان می‌چکد، در روزی که خورشید تو به اوج خود برسد، فرو خواهند ریخت.
نقش قدمش شمع ره گرمروان است
از شوق تو آن کس که ز آرام برآید
هوش مصنوعی: اثر قدم‌های او همچون شمعی است که راه بیداران را روشن می‌کند؛ از عشق تو، همان کسی که از آرامش خود خارج می‌شود.
در باده اگر سرمه نریزد ادب عشق
فریاد اناالحق ز لب جام برآید
هوش مصنوعی: اگر در شراب میکس نشود، محبت و ادب عشق نمی‌تواند به خوبی ابراز شود و در این صورت، صدای حق‌طلبی و حقیقت از لبهٔ جام شنیده خواهد شد.
شرمنده ام از عشق که با شغل دوعالم
نگذاشت کباب دل من خام برآید
هوش مصنوعی: من از عشق شرمنده هستم زیرا این احساس به قدری عمیق و طاقت‌فرساست که نتوانستم دل خود را به آرامش برسانم و همچنان در آتش شوق می‌سوزم.
از گردش چشم تو دل چرخ فروریخت
چون حوصله از عهده این جام برآید
هوش مصنوعی: چشم تو مانند چرخش روزگار، دل مرا به تلاطم انداخت؛ گویی که آرامش و تحمل من از این نوشیدنی فراتر رفته است.
صائب چو ز اندیشه روزی است مرا رزق
زینم چه که برگرد جهان نام برآید
هوش مصنوعی: صائب، وقتی که روزی از فکر من به دست می‌آید، چه اهمیتی دارد که اسم من در دنیا بر سر زبان‌ها بیفتد؟