گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۲۶

آن خرمن گل چون ز در باغ درآید
سرو از لب جو چند قدم پیشتر آید
گر در بغل غنچه فردوس درآیم
چون چاک گریبان قفس در نظر آید
با آه جگر سوختگان اشک نباشد
غواص چو تعجیل کند بی گهر آید
هشدار که چون بلبل ما بال فشاند
از صدقفس آواز پروبال برآید
بابی هنران اختر بدکار ندارد
این سنگ برآیینه اهل هنر آید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن خرمن گل چون ز در باغ درآید
سرو از لب جو چند قدم پیشتر آید
هوش مصنوعی: وقتی که توده‌ای از گل به داخل باغ بیاید، سرو به خاطر زیبایی‌اش چند قدم جلوتر از لب جوی می‌رود.
گر در بغل غنچه فردوس درآیم
چون چاک گریبان قفس در نظر آید
هوش مصنوعی: اگر به بغل گل‌هایی که در بهشت هستند برسم، مانند چاکی از گریبان قفس به نظر خواهد آمد.
با آه جگر سوختگان اشک نباشد
غواص چو تعجیل کند بی گهر آید
هوش مصنوعی: وقتی دل‌های سوخته با آه و ناله خود به گلو می‌آیند، دیگر اشکی نمی‌ماند. کسی که عجله کند و بدون عمق و حقیقت حرکت کند، در نهایت چیزی با ارزش و گرانبها به دست نخواهد آورد.
هشدار که چون بلبل ما بال فشاند
از صدقفس آواز پروبال برآید
هوش مصنوعی: مواظب باش که وقتی بلبل از قفس خارج می‌شود و پرواز می‌کند، صدای دلنشینی از خود درمی‌آورد.
بابی هنران اختر بدکار ندارد
این سنگ برآیینه اهل هنر آید
هوش مصنوعی: در اینجا گفته می‌شود که ستاره هنر دیگر عیب و نقصی ندارد و این سنگ بر روی آینه هنرمندان نمایان می‌شود. به عبارتی، زمانه‌ای فرارسیده که هنرمندانی با استعداد و بدون نقص ظهور می‌کنند و ویژگی‌های برجسته آن‌ها مانند انعکاسی بر روی آینه نمایان است.