گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۲۵

سرمست چو آن شاخ گل از باغ برآید
باغش چو نفس سوختگان بر اثر آید
هر سو که کند شاخ گلش میل ز مستی
آغوش گشا بلبلی از خاک برآید
حسن تو ز بسیاری سامان لطافت
در دیده هر کس به لباس دگر آید
از شوق تماشای جمال تو گل از شاخ
چون لاله نفس سوخته از خاک برآید
جان در ره شیرین دهنان باز که تا حشر
آوازه فرهاد ز کوه و کمر آید
از عشق به کوشش نتوان کامروا شد
در آتش سوزنده چه از بال و پر آید
چشمی که در او آب حیاپرده نشین است
از پوست برون زود چو بادام ترآید
در ذکر خدا به که شود صرف چو تسبیح
ایام حیاتی که به صدسال سرآید
صائب نشود لاله صفت شسته به باران
رنگی که به رخسار به خون جگر آید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سرمست چو آن شاخ گل از باغ برآید
باغش چو نفس سوختگان بر اثر آید
هوش مصنوعی: زمانی که شاخۀ گلی از باغ بیرون بیاید، مانند فردی مست و شاداب است و باغ همانند نفسی از عاشقان و سوختگان، به او پاسخ می‌دهد و جان می‌گیرد.
هر سو که کند شاخ گلش میل ز مستی
آغوش گشا بلبلی از خاک برآید
هوش مصنوعی: هر جا که شاخ گل به سمت می‌رود، در حالتی از خوشحالی و شوق، بلبل از زمین سر برمی‌آورد و خود را به نمایش می‌گذارد.
حسن تو ز بسیاری سامان لطافت
در دیده هر کس به لباس دگر آید
هوش مصنوعی: زیبایی تو به خاطر لطافت و زیبایی‌های فراوانی که داری، در نظر هر کسی به شکلی متفاوت جلوه‌گر می‌شود.
از شوق تماشای جمال تو گل از شاخ
چون لاله نفس سوخته از خاک برآید
هوش مصنوعی: از شوق دیدن زیبایی تو، گل مانند لاله از شاخه جدا شده و نفسش از شدت عشق جان گرفته و از خاک سر برمی‌آورد.
جان در ره شیرین دهنان باز که تا حشر
آوازه فرهاد ز کوه و کمر آید
هوش مصنوعی: در راه عشق و زیبایی، جان باید فدای دلبران شود، تا زمانی که صدای فرهاد از کوه و دشت به گوش برسد و یاد او جاودانه بماند.
از عشق به کوشش نتوان کامروا شد
در آتش سوزنده چه از بال و پر آید
هوش مصنوعی: عشق به تلاش و کوشش زیادی نیاز دارد و نمی‌توان در این راه به راحتی به موفقیت رسید، زیرا مانند آتش سوزانی است که نمی‌توان بدون تحمل سختی و آسیب، از آن عبور کرد.
چشمی که در او آب حیاپرده نشین است
از پوست برون زود چو بادام ترآید
هوش مصنوعی: چشمی که در آن نشانه‌ای از حیا وجود دارد، به زودی از نظرشکاف و هیجان شبیه به بادام تازه خواهد شد.
در ذکر خدا به که شود صرف چو تسبیح
ایام حیاتی که به صدسال سرآید
هوش مصنوعی: در یاد خدا صرف کردن وقت چه فایده‌ای دارد وقتی که عمر انسان به یکصد سال هم نمی‌رسد؟
صائب نشود لاله صفت شسته به باران
رنگی که به رخسار به خون جگر آید
هوش مصنوعی: لاله‌ای که رنگش به خاطر باران شسته شده، هرگز نمی‌تواند زیبایی و نمای ظاهری خود را مثل آن دلی که از جگر خون آمده، نشان دهد.