گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۱۵

غفلت زدگان دیده بیدار ندانند
از مرده دلی قدر شب تار ندانند
رحم است بر آن قوم که بیداری شب را
صد پرده به از دولت بیدار ندانند
دارند در ایام خزان جوش بهاران
حیرت زدگانی که گل از خار ندانند
جمعی که ز سر پای نمودند چو پرگار
یک نقطه درین دایره بیکار ندانند
مغرور کند جوش خریدار گهر را
خوب است که خوبان ره بازار ندانند
تا آینه از دست نکویان نگذارند
بیطاقتی تشنه دیدار ندانند
زان خلق دلیرند به گفتار که از جهل
گفتار خود از جمله کردار ندانند
صائب طمع نامه فضولی است ز خوبان
ما را به پیامی چو سزاوار ندانند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غفلت زدگان دیده بیدار ندانند
از مرده دلی قدر شب تار ندانند
هوش مصنوعی: کسانی که غفلت و خواب آلودگی را در زندگی خود تجربه کرده‌اند، نمی‌توانند واقعیات پنهان و عمیق را ببینند و از ارزش و اهمیت زمان‌های غم و تاریکی و حالت‌های روحی خنثی آگاه نیستند.
رحم است بر آن قوم که بیداری شب را
صد پرده به از دولت بیدار ندانند
هوش مصنوعی: برای آن کسانی که شب را بیدار می‌مانند، رحمت و لطفی وجود دارد که نمی‌دانند بیداری شب از نعمت و شادی‌های زندگی بهتر است.
دارند در ایام خزان جوش بهاران
حیرت زدگانی که گل از خار ندانند
هوش مصنوعی: در روزهای پاییزی، افرادی که نمی‌دانند گل چطور از خار به وجود می‌آید، به شگفتی و حیرت می‌افتند.
جمعی که ز سر پای نمودند چو پرگار
یک نقطه درین دایره بیکار ندانند
هوش مصنوعی: افرادی که به دور هم جمع شده‌اند، مانند یک پرگار هستند که در یک نقطه ثابت در وسط دایره قرار دارند و هیچ کاری انجام نمی‌دهند.
مغرور کند جوش خریدار گهر را
خوب است که خوبان ره بازار ندانند
هوش مصنوعی: خریدار نگین‌های گرانبها در هیجان و شوق، به خود مغرور می‌شود؛ اما بهتر است که افراد نیکو و شایسته، از این بازار و خرید و فروش‌ها بی‌خبر باشند.
تا آینه از دست نکویان نگذارند
بیطاقتی تشنه دیدار ندانند
هوش مصنوعی: تا زمانی که زیبا رویان از دست نروند، کسی از سختی و بی‌تابی تشنه دیدار آن‌ها باخبر نمی‌شود.
زان خلق دلیرند به گفتار که از جهل
گفتار خود از جمله کردار ندانند
هوش مصنوعی: افرادی که دلیر و شجاع هستند، به خاطر این که از روی نادانی نمی‌دانند که گفتارشان باید با عملشان همخوانی داشته باشد، در واقع در حرف زدن خود دچار اشتباه می‌شوند.
صائب طمع نامه فضولی است ز خوبان
ما را به پیامی چو سزاوار ندانند
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این موضوع اشاره می‌کند که امید و آرزوی ما برای جلب توجه و محبت خوبان، بی‌فایده و فضولانه است. چون آنها ما را سزاوار آن نمی‌دانند و پاسخ درخور و شایسته‌ای به ما نخواهند داد.