گنجور

غزل شمارهٔ ۴۴۰۸

هر نقطه کز این دایره بیکار شمارند
صاحب نظران خال لب یار شمارند
رویی که در او راز نهان را نتوان دید
روشن گهران آینه تار شمارند
بیدار کن از عشق دل مرده خود را
تا خواب ترا دولت بیدار شمارند
زان روز حذر کن که به دامان تو چون گل
هر خرده که دارای همه یکبار شمارند
هر قطره او شبنم ریحان بهشت است
اشکی که به دامان شب تار شمارند
آن راهروانی که پی دل نگرفتند
نقش قدم قافله بسیار شمارند
چشمی که رگ خواب دراوپرده نشین است
بیدار دلان حلقه زنار شمارند
مستان تو برهم زدن هردو جهان او
آسانتر از آشفتن دستار شمارند
جمعی که به یکتایی گلشن نرسیدند
صائب ورق دفتر گلزار شمارند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر نقطه کز این دایره بیکار شمارند
صاحب نظران خال لب یار شمارند
هوش مصنوعی: هر کجا که افرادی به بررسی و تحلیل می‌پردازند، اگر آن نقطه از دایره را بی‌اهمیت بشمارند، آنها به راحتی خط لب محبوب را معیار قرار می‌دهند.
رویی که در او راز نهان را نتوان دید
روشن گهران آینه تار شمارند
هوش مصنوعی: وقتی که چهره‌ای وجود داشته باشد که نتوان در آن رازها و اسرار پنهان را مشاهده کرد، آن را همچون مرواریدی در آینه‌ای تیره و تار به حساب می‌آورند.
بیدار کن از عشق دل مرده خود را
تا خواب ترا دولت بیدار شمارند
هوش مصنوعی: دل مرده‌ات را از عشق بیدار کن تا خواب تو را نشانی از خوشبختی و کامیابی بدانند.
زان روز حذر کن که به دامان تو چون گل
هر خرده که دارای همه یکبار شمارند
هوش مصنوعی: از آن روز دوری کن که مثل گل، هر عیب و نقصی که داشته باشی را به حساب می‌آورند و همه را یکجا جمع می‌کنند.
هر قطره او شبنم ریحان بهشت است
اشکی که به دامان شب تار شمارند
هوش مصنوعی: هر قطره از آن، مانند شبنمی است که از گل ریحان بهشت می‌چکد، و اشکی است که در تاریکی شب به حساب می‌آید.
آن راهروانی که پی دل نگرفتند
نقش قدم قافله بسیار شمارند
هوش مصنوعی: کسانی که در پی دل و عشق نرفتند، به راحتی می‌توانند تعداد زیادی از ردپای مسافران و قافله‌ها را ببینند.
چشمی که رگ خواب دراوپرده نشین است
بیدار دلان حلقه زنار شمارند
هوش مصنوعی: چشمی که تسلط بر احساسات و افکار دیگران دارد، برای دل‌های بیدار و آگاه، مانند حلقه‌ای از زنجیر به حساب می‌آید.
مستان تو برهم زدن هردو جهان او
آسانتر از آشفتن دستار شمارند
هوش مصنوعی: شما با اینهمه آزادی و شور و حال، به راحتی می‌توانید هر دو جهان را بر هم بزنید؛ این کار برایتان ساده‌تر از به هم ریختن دستمال‌های سر کسی به نظر می‌رسد.
جمعی که به یکتایی گلشن نرسیدند
صائب ورق دفتر گلزار شمارند
هوش مصنوعی: گروهی که نتوانستند به زیبایی و شکوه واقعی دست پیدا کنند، تنها به نوشتن داستان‌ها و یادداشت‌ها از گلستان‌ها بسنده می‌کنند.