گنجور

غزل شمارهٔ ۴۳۵۶

آن سنگدل از شکوه ما باک ندارد
آتش غمی از ناله خاشاک ندارد
از دیده شورست نگهبان دل چاک
در ظاهر اگر سینه ما چاک ندارد
محتاج به زیور نبود حسن خداداد
دندان گهر حاجت مسواک ندارد
آلوده به تهمت نشود پرده عصمت
یوسف غمی از پیرهن چاک ندارد
اندیشه ز خواری نکند حرص تهی چشم
آرامگهی دام به از خاک ندارد
گردن به چه امید کشم من که درین دشت
آهوی حرم طالع فتراک ندارد
صائب چه خیال است شود مخزن گوهر
هر کس دهن خود چو صدف پاک ندارد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن سنگدل از شکوه ما باک ندارد
آتش غمی از ناله خاشاک ندارد
هوش مصنوعی: او که دل سنگی دارد، به عظمت و زیبایی ما توجهی ندارد و از ناراحتی و غم ما هیچ احساس ناراحتی نمی‌کند.
از دیده شورست نگهبان دل چاک
در ظاهر اگر سینه ما چاک ندارد
هوش مصنوعی: چشمان ما نگهبان دل آسیب‌دیده‌امان هستند، هرچند که از بیرون به نظر برسد سینه‌مان هیچ زخم و دردی ندارد.
محتاج به زیور نبود حسن خداداد
دندان گهر حاجت مسواک ندارد
هوش مصنوعی: زیبایی طبیعی و خدادادی او به زیورآلات نیازی ندارد، دندان‌های او مانند دانه‌های مروارید هستند و نیاز به مسواک زدن ندارند.
آلوده به تهمت نشود پرده عصمت
یوسف غمی از پیرهن چاک ندارد
هوش مصنوعی: زبان تهمت نمی‌تواند پرده‌ی پاکی یوسف را آلوده کند و او از درد و غمی به خاطر چاک لباسش ندارد.
اندیشه ز خواری نکند حرص تهی چشم
آرامگهی دام به از خاک ندارد
هوش مصنوعی: تفکر و اندیشه باعث نمی‌شود که انسان به خُسْتی و حقارت بیفتد، زیرا داشتن آرزوهای بی‌مورد و طمع کردن بهتر از این نیست که در خاک و زمین باقی بمانیم.
گردن به چه امید کشم من که درین دشت
آهوی حرم طالع فتراک ندارد
هوش مصنوعی: به چه دلیلی خود را در معرض خطر قرار دهم وقتی که در این سرزمین، آهوهای زیبا هیچ شانسی برای رهایی از دام ندارند؟
صائب چه خیال است شود مخزن گوهر
هر کس دهن خود چو صدف پاک ندارد
هوش مصنوعی: هر کسی که نتواند خود را از آلودگی‌ها پاک کند، در واقع هیچ چیز بامعنی و ارزشمندی در دلش نخواهد داشت، حتی اگر ظاهراً در زندگی‌اش چیزهایی داشته باشد. در واقع، درونش خالی است و جلوه‌ای ندارد.