غزل شمارهٔ ۴۲۹۳
پایندگی به زور میسر نمیشود
آب خضر نصیب سکندر نمیشود
هر موج می کلید در باغ تازهای است
کیفیت شراب مکرر نمیشود
دل را نگشت مانع رفتن غبار جسم
از گرد راه، سیل به لنگر نمیشود
آزادگان ز چرخ شکایت نمیکنند
از بار دل ملول صنوبر نمیشود
آسوده است پرده شرم از نگاه گرم
آتش حریف بال سمندر نمیشود
از ریگ تشنگی نبرد موجه سراب
از سیم و زر حریص توانگر نمیشود
کی آب ایستاده به آب روان رسد
آیینه با رخ تو برابر نمیشود
صائب چو موج هرکه ز جان دست را نشست
در بحر بیکنار شناور نمیشود
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پایندگی به زور میسر نمیشود
آب خضر نصیب سکندر نمیشود
هوش مصنوعی: پایداری و بقای حقیقی با زور و فشار به دست نمیآید و نمیتوان از طریق قدرت به دنبال زندگی ابدی و نوشدارویی مانند آب خضر بود. سکندر هم که بزرگترین پادشاه بود، نمیتواند به این نعمتها دست یابد.
هر موج می کلید در باغ تازهای است
کیفیت شراب مکرر نمیشود
هوش مصنوعی: هر موج دریا در واقع دروازهای به باغی نو و زیباست و این که طعم شراب همیشه تکرار نمیشود، به معنای این است که هر تجربه یا لحظه جدید، منحصر به فرد و بینظیر است.
دل را نگشت مانع رفتن غبار جسم
از گرد راه، سیل به لنگر نمیشود
هوش مصنوعی: دل مانع نیست که جسم از مسیرش برود، مانند سیل که به لنگر نمیماند.
آزادگان ز چرخ شکایت نمیکنند
از بار دل ملول صنوبر نمیشود
هوش مصنوعی: آزادگان از گردش روزگار ناراضی نیستند و در مقابل غم و افسردگی خود، مانند درخت صنوبر که همواره سرزنده و سرپا است، تسلیم نمیشوند.
آسوده است پرده شرم از نگاه گرم
آتش حریف بال سمندر نمیشود
هوش مصنوعی: شرم و حیا از بین رفته و با آرامش به نگاه دیگری مینگرم، اما با وجود این، عشق و هیجان در دل همچنان شعلهور است و به راحتی نمیتواند فراموش شود.
از ریگ تشنگی نبرد موجه سراب
از سیم و زر حریص توانگر نمیشود
هوش مصنوعی: تشنگی انسان را به جستجوی آب وادار میکند، اما حتی اگر در ظاهر در سراب آب وجود داشته باشد، آن، واقعیت ندارد. همچنین، ثروت و درخشش طلا و نقره نمیتواند به انسانهایی که حریص و طمعکار هستند، آرامش واقعی بدهد.
کی آب ایستاده به آب روان رسد
آیینه با رخ تو برابر نمیشود
هوش مصنوعی: آب ساکن و ایستا هرگز نمیتواند به آب جاری و متحرک برسد. همچنین، هیچگاه نمیتوان به وسیلهٔ آینه، چهرهٔ تو را به درستی بازتاب داد.
صائب چو موج هرکه ز جان دست را نشست
در بحر بیکنار شناور نمیشود
هوش مصنوعی: هر کسی که از دل و جان خود دست بکشد، مانند موج در دریا، نمیتواند در بیکرانگی زندگی شناوری کند.