غزل شمارهٔ ۴۲۸۹
بیروی دل گره ز زبان وا نمیشود
طوطی ز پشت آینه گویا نمیشود
چندان که گرد محمل لیلی است در نظر
مجنون غبار خاطر صحرا نمیشود
زاهد چگونه از سر فردوس بگذرد
کودک حریف ذوق تماشا نمیشود
دیوانگی است چاره دل چون گرفته شد
این قفل از کلید دگر وا نمیشود
زنجیر کرد جذبه خاشاک برق را
افسون عجز ماست که گیرا نمیشود
دل صاف ساز، معنی باریک را ببین
ماه نو از غبار هویدا نمیشود
غافل مشو ز گوشه ابروی التفات
سی شب هلال عید هویدا نمیشود
داری اگر طمع که شوی پادشاه وقت
این بیگدایی در دلها نمیشود
از زهدان خشک، رسایی طمع مدار
سیل ضعیف واصل دریا نمیشود
چون گوشهای نگیرد از ابنای روزگار
صائب حریف مردم دنیا نمیشود
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیروی دل گره ز زبان وا نمیشود
طوطی ز پشت آینه گویا نمیشود
هوش مصنوعی: بدون دیدن و ارتباط واقعی با دل کسی، نمیتوان از زبان او حقیقت را فهمید. مانند طوطی که پشت آینه قرار دارد و نمیتواند خود را نشان دهد.
چندان که گرد محمل لیلی است در نظر
مجنون غبار خاطر صحرا نمیشود
هوش مصنوعی: مجنون هرچقدر که به لیلی نزدیک باشد و در کنار او باشد، باز هم نمیتواند غم و اندوه دوری از او را فراموش کند. غبار خاطر صحرا، نمادی از غم و یاد گذشته است که همیشه با او همراه است.
زاهد چگونه از سر فردوس بگذرد
کودک حریف ذوق تماشا نمیشود
هوش مصنوعی: زاهد چگونه میتواند از بالای بهشت عبور کند در حالی که کودک در لذت تماشا به هیچ وجه همپیمان او نیست.
دیوانگی است چاره دل چون گرفته شد
این قفل از کلید دگر وا نمیشود
هوش مصنوعی: زمانی که دل به شدت زخم خورده و گرفتار است، هیچ راهی برای درمان آن وجود ندارد و مشکلات قلبی دیگر با هیچ کلیدی حل نخواهد شد.
زنجیر کرد جذبه خاشاک برق را
افسون عجز ماست که گیرا نمیشود
هوش مصنوعی: جاذبهٔ سحرآمیز نور، مانند زنجیری، ما را به خود جذب میکند و نشان میدهد که ناتوانی و عدم توانایی ما در برخورد با آن در واقع نتیجهٔ حالت ناتوانیمان است.
دل صاف ساز، معنی باریک را ببین
ماه نو از غبار هویدا نمیشود
هوش مصنوعی: دل خود را خالص کن تا جزئیات را بهتر ببینی؛ ماه نو به خاطر غبار دیده نمیشود.
غافل مشو ز گوشه ابروی التفات
سی شب هلال عید هویدا نمیشود
هوش مصنوعی: از دقت در ناز و جذابیت ابروهای محبوب غافل نشو، زیرا در این شبهای عید، زیبایی او به راحتی نمایان نمیشود.
داری اگر طمع که شوی پادشاه وقت
این بیگدایی در دلها نمیشود
هوش مصنوعی: اگر گمان میکنی که میتوانی در آینده پادشاه شوی، باید بدانی که بدون ذهنیت و روح گدایی، این آرزو در دلها محقق نمیشود.
از زهدان خشک، رسایی طمع مدار
سیل ضعیف واصل دریا نمیشود
هوش مصنوعی: از رحم خشک چیزی به دنیا نمیآید، بنابراین نباید به سیل ضعیف امیدوار بود؛ چون از یک دریا نمیتوان میوهای برداشت.
چون گوشهای نگیرد از ابنای روزگار
صائب حریف مردم دنیا نمیشود
هوش مصنوعی: اگر صائب از جمع مردم زمانه کنارهگیری کند، دیگر قادر نخواهد بود با آنها همراهی کند.