غزل شمارهٔ ۴۲۸۶
از خط نگاه پردگی دیده می شود
مژگان شوخ، سبزه خوابیده می شود
نتوان به پای سعی به کنه جهان رسید
در خویش هر که گشت جهان دیده می شود
تا راست می کنی نفس خود، بساط عمر
چون گردباد چیده وبرچیده می شود
در پله کسی که نبیند به چشم کم
سنگ سفال، گوهر سنجیده می شود
چشم بدست لازم آرایش جهان
طاوس خرج مردم نادیده می شود
هر کس شود ز سنگ ملامت حریربیز
چون سرمه روشنایی هر دیده می شود
صائب جهان خاک مقام قرار نیست
منشین برآن بساط که برچیده می شود
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از خط نگاه پردگی دیده می شود
مژگان شوخ، سبزه خوابیده می شود
هوش مصنوعی: با نگاه معنادار و جذاب، مژگان زیبا و شیطنتآمیز به خواب سبزه و علفها چیره میشود.
نتوان به پای سعی به کنه جهان رسید
در خویش هر که گشت جهان دیده می شود
هوش مصنوعی: هیچ کس با تلاش و کوشش تنها به حقیقت و عمق زندگی نخواهد رسید. هر کسی که جهان را دیده و تجربه کرده باشد، در درون خود، این عمق و واقعیت را میيابد.
تا راست می کنی نفس خود، بساط عمر
چون گردباد چیده وبرچیده می شود
هوش مصنوعی: تا زمانی که نفس خود را در مسیر درست و صحیح قرار میدهی، زندگی و روزهای عمرت مانند گردبادی جمع و جور میشوند و به سرعت میگذرند.
در پله کسی که نبیند به چشم کم
سنگ سفال، گوهر سنجیده می شود
هوش مصنوعی: اگر کسی نتواند با دقت به چیزهای کوچک و بیارزش نگاه کند، به همین شکل هم نمیتواند ارزش واقعی چیزهای گرانبها را بفهمد.
چشم بدست لازم آرایش جهان
طاوس خرج مردم نادیده می شود
هوش مصنوعی: برای زیبا کردن و آرایش دنیا، باید بر روی چشمها کار کرد، چون زیبایی و جلوهای که در نظر مردم دارد، بیمعنا و بیفایده میشود.
هر کس شود ز سنگ ملامت حریربیز
چون سرمه روشنایی هر دیده می شود
هوش مصنوعی: هر کسی که از انتقاد و ملامت دیگران خسته و دلگیر شود، مانند سرمهای که برای روشن کردن چشمها استفاده میشود، روشنی و زیبایی خاصی پیدا میکند.
صائب جهان خاک مقام قرار نیست
منشین برآن بساط که برچیده می شود
هوش مصنوعی: این دنیا و زندگی مادی جایگاه ثابتی نیست و نباید به آن دل ببندی، زیرا این دنیا مانند سفرهای است که در هر لحظه ممکن است جمع شود و برود.