غزل شمارهٔ ۴۲۷۷
دل روشن از ریاضت بسیار میشود
آهن ز صیقل آینهرخسار میشود
از حسن اتفاق ضعیفان قوی شوند
پیوسته شد چو مور به هم مار میشود
سیم و زر خسیس به کوری شود تلف
نقد ستاره خرج شب تار میشود
با تشنگی بساز که در تیغ آبدار
جوهر تمام ریشه زنگار میشود
از خرج ابر کم نشود دخل بحر را
کی دل مرا ز گریه سبکبار میشود
صد شِکوه به جاست گره زیر لب مرا
شرم حضور مانع اظهار میشود
شبنم به آفتاب رسانیده خویش را
دولت نصیب دیده بیدار میشود
دوری ز برگ بود به دل بار پیش ازین
امروز برگ بر دل من بار میشود
نقش قدم ز پیشروان میبرد سبق
آنجا که شوق قافلهسالار میشود
زان روی آتشین دل هرکس که آب شد
صائب مرا دو دیده گهربار میشود
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل روشن از ریاضت بسیار میشود
آهن ز صیقل آینهرخسار میشود
هوش مصنوعی: دل با یادگیری و تمرینهای سخت، همچون آینهای لطیف و درخشان میشود. مثل اینکه آهن با سفت شدن و پرداخت، نمایی زیبا و شفاف پیدا میکند.
از حسن اتفاق ضعیفان قوی شوند
پیوسته شد چو مور به هم مار میشود
هوش مصنوعی: با یکدیگر همکاری و اتحاد، افراد ضعیف میتوانند قوی شوند. همانطور که مورچهها در کنار هم قرار میگیرند و به یکدیگر کمک میکنند، موجودات ضعیف نیز میتوانند به قوت برسند.
سیم و زر خسیس به کوری شود تلف
نقد ستاره خرج شب تار میشود
هوش مصنوعی: پول و داراییهای مادی بیفایده و بیارزش میشوند، اما نیکی و خوبیهایی که در زندگی انجام میدهیم، در تاریکیها و زمانهای سخت به ما کمک میکنند و روشنایی میبخشند.
با تشنگی بساز که در تیغ آبدار
جوهر تمام ریشه زنگار میشود
هوش مصنوعی: با تشنگی کنار بیا، زیرا در آب شفاف، همه زنگارها و کثیفیها از ریشهها میتکانند و پاک میشوند.
از خرج ابر کم نشود دخل بحر را
کی دل مرا ز گریه سبکبار میشود
هوش مصنوعی: هزینههای ابر بر درآمد دریا تأثیری ندارد، پس دل من کی از گریه سبک میشود؟
صد شِکوه به جاست گره زیر لب مرا
شرم حضور مانع اظهار میشود
هوش مصنوعی: من به خاطر وجود تو و شرم از ابراز احساساتم، نمیتوانم شکواییههای زیادی که در دل دارم را بیان کنم.
شبنم به آفتاب رسانیده خویش را
دولت نصیب دیده بیدار میشود
هوش مصنوعی: شبنم که در صبحگاهان به خاطر گرمای آفتاب خود را نمایان میکند، به نوعی نماد فرصت و شگفتی است. در اینجا به معنای آن اشاره شده است که برکات و خوشبختیها به افرادی که بیدار و هشیار هستند، میرسد. یعنی کسانی که آگاه و آمادهاند، میتوانند از فرصتها بهرهمند شوند.
دوری ز برگ بود به دل بار پیش ازین
امروز برگ بر دل من بار میشود
هوش مصنوعی: دور بودن از عشق و محبت، در دل سنگینی و بار سنگینی ایجاد میکند. امروز این سنگینی احساسی به دل من اضافه شده است.
نقش قدم ز پیشروان میبرد سبق
آنجا که شوق قافلهسالار میشود
هوش مصنوعی: ردپای پیشروان مسیر را از خود به جای میگذارد و آنجا که عشق و اشتیاق رهبر قافله پیدا میشود، باعث جلو افتادن و پیشی گرفتن میشود.
زان روی آتشین دل هرکس که آب شد
صائب مرا دو دیده گهربار میشود
هوش مصنوعی: هر کس که از عشق و احساساتش دلسرد و بیتفاوت شود، دل من همچنان پر از عشق و محبت است و همین باعث میشود که چشمانم پر از اشک و غم گردد.

صائب