غزل شمارهٔ ۴۲۷۲
از روی آتشین تو دل آب می شود
کوه شکیب چشمه سیماب می شود
موج سراب سلسله جنبان تشنگی است
پروانه بیقرار ز مهتاب می شود
در وجه کیمیا زر خود خرج کردن است
هر خرده ای که صرف می ناب می شود
از پیچ و تاب رشته عمرش شود گره
هر قطره ای که گوهر شاداب می شود
چون در نماز جمع کنم دل، که سبحه را
سرگشتگی زیاده ز محراب می شود
شبنم ز چشم باز گل از آفتاب چید
این راه طی به دیده بیخواب می شود
مگسل ز اهل شوق که واصل شود به بحر
خار و خسی که همره سیلاب می شود
اشک ندامت است مکافات چشم شور
تا می رسد به زخم نمک آب می شود
بی مزد نیست گریه شبهای انتظار
آخر بیاض دیده شکر خواب می شود
پاپی که در مقام رضا گردد استوار
دست تسلی دل بیتاب می شود
غفلت ز بس که در جگرم ریشه کرده است
صائب نمک به دیده من خواب می شود
غزل شمارهٔ ۴۲۷۱: سرو این چنین ز شرم تو گر آب می شودغزل شمارهٔ ۴۲۷۳: از می چو آن غزال، سیه مست می شود
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از روی آتشین تو دل آب می شود
کوه شکیب چشمه سیماب می شود
هوش مصنوعی: با نگاه آتشین تو، دلها به آرامی ذوب میشوند و آنقدر تحمل و صبر برای محبت تو دارند که مانند چشمهای نقرهای جاری میشوند.
موج سراب سلسله جنبان تشنگی است
پروانه بیقرار ز مهتاب می شود
هوش مصنوعی: موج سراب نمادی از عطش و تشنگی است که چیزهای دروغین و فریبنده را به نمایش میگذارد، در حالی که پروانه به خاطر نور ماه دچار بیتابی و شوق میشود.
در وجه کیمیا زر خود خرج کردن است
هر خرده ای که صرف می ناب می شود
هوش مصنوعی: خرج کردن طلا برای به دست آوردن کیمیا به معنای سرمایهگذاری بر روی چیزهای با ارزش است. هر ذرهای که برای خرید شراب ناب مصرف میشود، به نوعی نشاندهنده ارزش و اهمیت آن هزینهکرد است. در واقع، هر هزینهای که برای لذتهای ارزشمند و خاص صرف میشود، به مانند صرف طلا برای به دست آوردن چیزی گرانبهاست.
از پیچ و تاب رشته عمرش شود گره
هر قطره ای که گوهر شاداب می شود
هوش مصنوعی: هر لحظه از زندگی او به مانند گرهای در میآید، هر قطرهای که به جواهر شادی بدل میشود، نشاندهنده پیچیدگیهای عمر اوست.
چون در نماز جمع کنم دل، که سبحه را
سرگشتگی زیاده ز محراب می شود
هوش مصنوعی: وقتی که در نماز قلبم را جمع میکنم، توجه میکنم که حالت سرگیجه و حیرت هنگام ذکر، بیشتر از حالت روحانی در محراب عبادت است.
شبنم ز چشم باز گل از آفتاب چید
این راه طی به دیده بیخواب می شود
هوش مصنوعی: شبنم از چشمان گل به خاطر نور آفتاب چیده شده است و این مسیر، به خاطر دیدن دنیای زیبای خوابآور میگذرد.
مگسل ز اهل شوق که واصل شود به بحر
خار و خسی که همره سیلاب می شود
هوش مصنوعی: به خاطر علاقهمندان به عشق، افرادی را که به عمق حقیقت و عشق دست یافتهاند، به راحتی نادیده نگیریم؛ زیرا آنها مانند سیلابی هستند که با وجود موانع، به دریا میرسند و خود را به هر طریقی به مقصد میرسانند.
اشک ندامت است مکافات چشم شور
تا می رسد به زخم نمک آب می شود
هوش مصنوعی: اشکهای پشیمانی نتیجهی نگاه حسودانه است و وقتی به زخمها میرسد، مانند نمک، دردی بیشتر را به همراه میآورد و آن را تشدید میکند.
بی مزد نیست گریه شبهای انتظار
آخر بیاض دیده شکر خواب می شود
هوش مصنوعی: گریه در شبهای طولانی انتظار بدون پاداش نیست، زیرا در نهایت، چشمهای نمناک شادی و خواب را به ارمغان میآورد.
پاپی که در مقام رضا گردد استوار
دست تسلی دل بیتاب می شود
هوش مصنوعی: کسی که در برابر شرایط به رضا و تسلیم برسد، به آرامش و استقامت میرسد و دلش از ناآرامیها رهایی پیدا میکند.
غفلت ز بس که در جگرم ریشه کرده است
صائب نمک به دیده من خواب می شود
هوش مصنوعی: در نتیجه نادیده گرفتن و بیتوجهی به دردهای درونم، اشکهایم تبدیل به نمک میشوند و چشمانم را پر از خواب و خیال میکنند.