گنجور

غزل شمارهٔ ۴۲۷۱

سرو این چنین ز شرم تو گر آب می شود
طوق گلوی فاخته گرداب می شود
عکس تو چون به خانه آیینه می رود
در پشت بام آینه مهتاب می شود
شبنم گل از مشاهده آفتاب چید
دولت نصیب دیده بیخواب می شود
چون نخل موم، توبه پا در رکاب ما
از روی گرم ساغر می آب می شود
نسبت به شغل بیهده ما عبادت است
از عمر آنچه صرف خور و خواب می شود
لب تشنه ای که صدق طلب خضر راه اوست
صائب ز ریگ بادیه سیراب می شود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سرو این چنین ز شرم تو گر آب می شود
طوق گلوی فاخته گرداب می شود
هوش مصنوعی: این شعر از زیبایی و شکوه سروها می‌گوید که به خاطر حیا و شرم تو، مانند نهر آب جاری می‌شود و به نوعی تبدیل به گردابی می‌شود که نشان از تغییرات و تحولات ناشی از وجود تو دارد.
عکس تو چون به خانه آیینه می رود
در پشت بام آینه مهتاب می شود
هوش مصنوعی: تصویر تو وقتی به آینه می‌افتد، در واقعیت همچون نور ماه بر پشت بام آینه می‌درخشد.
شبنم گل از مشاهده آفتاب چید
دولت نصیب دیده بیخواب می شود
هوش مصنوعی: شبنم گل که در اثر تابش آفتاب جمع شده، نشان می‌دهد که کسی که خواب ندارد و بیدار است، به لطف و نعمت‌های زیادی دست می‌یابد.
چون نخل موم، توبه پا در رکاب ما
از روی گرم ساغر می آب می شود
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف حالتی می‌پردازد که انسان در مواجهه با خویش، در مقابل وسوسه‌ها و موانع قوی است. از یک سو مانند نخل‌هایی که استقامت و استواری دارند، بر اصول و اعتقاداتش پایبند است و از سوی دیگر، به حالت سرمستی و شعف درون می‌رسد که به نوعی نشانه‌ای از درک عمیق و تجربه است. در این حالت، توبه و پایداری او همچون کوهی استوار پیش رویش قرار دارد و در عین حال، چشیدن لذت زندگی نیز حس می‌شود. در نهایت، این تصویرها و احساسات به یکدیگر پیوند خورده و به انسان کمک می‌کند که به عمق معنای زندگی برسد.
نسبت به شغل بیهده ما عبادت است
از عمر آنچه صرف خور و خواب می شود
هوش مصنوعی: هر آنچه را که صرف کارهای بیهوده می‌کنیم، بهتر است که به عبادت بگذرانیم، زیرا عمر ما بیشتر در خوردن و خوابیدن سپری می‌شود.
لب تشنه ای که صدق طلب خضر راه اوست
صائب ز ریگ بادیه سیراب می شود
هوش مصنوعی: آدمی که به دنبال حقیقت و دانش است، مانند تشنه‌ای می‌ماند که برای رسیدن به آب، ممکن است در سختی‌ها و بیابان‌ها به جستجو بپردازد و حتی اگر در محیطی خشک باشد، باز هم می‌تواند روزی سیراب شود و به آرزوهایش برسد.