گنجور

غزل شمارهٔ ۴۲۶۱

آنجا که خنده لعل ترا پرده در شود
طوطی چو مغز پسته در شکر شود
می خوردن مدام مرا بی دماغ کرد
عادت به هر دوا که کنی بی اثر شود
چون دستگاه عیش به مقدار غفلت است
بیچاره آن کسی که زخود باخبر شود
با راست رو، زبان ملامت چه می کند
چون خار سر ز راه زند پی سپرشود
عزلت گزین که آب به این سهل قیمتی
در دامن صدف چو کشد پا گهر شود
هر آرزو که بشکنی امروز در جگر
فردا که این قفس شکند بال وپر شود
آیینه خانه ای است خموشی که هر چه هست
بی گفتگو تمام در او جلوه گر شود
صائب سوزد به داغ غبن، اگر باغ جنت است
سوزد اگر ز کوی تو جای دگر شود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنجا که خنده لعل ترا پرده در شود
طوطی چو مغز پسته در شکر شود
هوش مصنوعی: در جایی که لبخند تو به مانند پرده‌ای زیبا می‌افتد، طوطی نیز مانند گوشتی شیرین و لذیذ می‌شود.
می خوردن مدام مرا بی دماغ کرد
عادت به هر دوا که کنی بی اثر شود
هوش مصنوعی: من به طور مداوم مشغول نوشیدن بودم و این عادت باعث شد تا تحمل هیچ درمانی را نداشته باشم و هر دارویی که استفاده کنم، تاثیری نداشته باشد.
چون دستگاه عیش به مقدار غفلت است
بیچاره آن کسی که زخود باخبر شود
هوش مصنوعی: زندگی شاد و خوشی به اندازهٔ بی‌خبری از واقعیات است. شخصی که از وضعیت خودش آگاه شود، در واقع دچار دردسر می‌شود.
با راست رو، زبان ملامت چه می کند
چون خار سر ز راه زند پی سپرشود
هوش مصنوعی: اگر کسی راستی و صداقت را در پیش گیرد، سخنانی که دیگران درباره‌اش می‌گویند چه تاثیر دیگری می‌تواند داشته باشد، چون خارهایی که بر سر راهش می‌افتد، فقط به او زحمت می‌دهند و از حرکتش نمی‌کاهند.
عزلت گزین که آب به این سهل قیمتی
در دامن صدف چو کشد پا گهر شود
هوش مصنوعی: تنهایی را برگزین، زیرا در این دنیای ساده و کم‌ارزش، اگر همچون مروارید در صدف به آرامی رشد کنی، به ارزش واقعی دست خواهی یافت.
هر آرزو که بشکنی امروز در جگر
فردا که این قفس شکند بال وپر شود
هوش مصنوعی: هر آرزویی که امروز در دل خود بشکنید، فردا که این محدودیت‌ها از بین بروند، بال و پر خواهید گرفت و آزاد خواهید شد.
آیینه خانه ای است خموشی که هر چه هست
بی گفتگو تمام در او جلوه گر شود
هوش مصنوعی: آیینه مانند یک خانه‌ی ساکت است که هر چیزی را در خود به‌طور کامل و بدون هیچ گفتگویی نمایش می‌دهد.
صائب سوزد به داغ غبن، اگر باغ جنت است
سوزد اگر ز کوی تو جای دگر شود
هوش مصنوعی: صائب از درد و غم عذاب می‌کشد، حتی اگر بهشت باشد، اما اگر از کوی تو دور شوم، این آتش درونم خاموش نخواهد شد.