گنجور

غزل شمارهٔ ۴۲۵۶

چینی اگر ز سنبل زلف تو وا شود
خون از دماغ مشک روان درختا شود
صد پیرهن عرق کند از شرم، ماه مصر
یک عقده گر ز بند قبای تو وا شود
این شیوه ها که من زمیان تو دیده ام
مشکل به صد عبارت نازک ادا شود
بگشای لب که آب شود گوهر از حجاب
بنمای رخ که آینه محو صفا شود
آب گهر به چشم صدف اشک حسرت است
آنجا که لعل او به شکر خنده وا شود
خط شکسته است مرا خط سرنوشت
بال هما به طالع من بوریا شود
محراب صبح، گوشه ابرو بلند کرد
ساقی مهل نماز صراحی قضا شود
هر کس به ذوق معنی بیگانه آشناست
صائب به طرز تازه ما آشناست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چینی اگر ز سنبل زلف تو وا شود
خون از دماغ مشک روان درختا شود
هوش مصنوعی: اگر زلف تو که به زیبایی سنبل است، از چینی باز شود، مانند خون از دماغ مشک، جویبارهایی درختان را پر خواهد کرد.
صد پیرهن عرق کند از شرم، ماه مصر
یک عقده گر ز بند قبای تو وا شود
هوش مصنوعی: ماهی که از زیبایی‌اش باخبر است و از شرم خود را می‌پوشاند، اگر فقط یک دکمه از لباس تو باز شود، چگونه می‌تواند جلوه‌گر شود؟
این شیوه ها که من زمیان تو دیده ام
مشکل به صد عبارت نازک ادا شود
هوش مصنوعی: من از تو شیوه‌هایی دیده‌ام که بیان کردنشان با هزاران کلام نرم و زیبا هم کار آسانی نیست.
بگشای لب که آب شود گوهر از حجاب
بنمای رخ که آینه محو صفا شود
هوش مصنوعی: گفتگو کن و با زیباترین کلمات خود را بگشا، زیرا از دل تو حقیقت و زیبایی نمایان می‌شود. چهره‌ات را نشان بده تا دیگران بتوانند زیبایی درونت را ببینند و تمام زشتی‌ها و حجاب‌ها از بین برود.
آب گهر به چشم صدف اشک حسرت است
آنجا که لعل او به شکر خنده وا شود
هوش مصنوعی: اشک حسرت مانند آب قیمتی و گرانبهایی است که در چشم صدف قرار دارد، و در جایی که لعل (گوهری) او به شکر (شکلات) تبدیل می‌شود و سبب خنده می‌شود.
خط شکسته است مرا خط سرنوشت
بال هما به طالع من بوریا شود
هوش مصنوعی: قسمت اول به این معناست که زندگی من تحت تأثیر سرنوشتی است که به آن دچار شده‌ام و این تأثیر مانند خطی شکسته است. در ادامه، این تصویر به پرواز و آزادی اشاره دارد که در نهایت به سرنوشتم مرتبط می‌شود و ممکن است راهی تازه برای من به ارمغان آورد.
محراب صبح، گوشه ابرو بلند کرد
ساقی مهل نماز صراحی قضا شود
هوش مصنوعی: صبح با زیبایی و لطافتش، مانند ابرویی که به آرامی بالا می‌رود، جلوه‌گر می‌شود. ای ساقی، بگذار تا این لحظه‌ی زیبا را همچون نمازی با ارزش دریابیم، پیش از آنکه فرصت از دست برود.
هر کس به ذوق معنی بیگانه آشناست
صائب به طرز تازه ما آشناست
هوش مصنوعی: هر کسی با لذت و سلیقه، به درک معانی جدید و ناآشنا عادت کرده است و صائب هم به شیوه‌ای نوین و تازه از شعرش آشناست.