گنجور

غزل شمارهٔ ۴۲۵۷

در گلشنی که بند قبای تو وا شود
چندین هزار پیرهن گل قبا شود
ریزند اگر به دیده من بیغمان نمک
در چشم قدردانی من توتیا شود
بخت سیه نبرد روانی ز طبع من
از سنگ سرمه آب کجا بی صدا شود
می بایدش به تیغ سر خود به طرح داد
هر کس که چون قلم به سخن آشنا شود
طغیان نفس بیش شود در توانگری
این مار چون به گنج رسد اژدها شود
احسان چرخ سفله نباشد به جای خویش
نعمت نصیب مردم بی اشتها شود
گردد به چار موجه کثرت کجا حریف
آیینه ای کز آب گهر بی صفا شود
دیوانگی به سنگ ملامت شود تمام
خوش وقت دانه ای که به این آسیا شود
صائب گزیده می شود از میوه بهشت
دستی که با ترنج ذقن آشنا شود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در گلشنی که بند قبای تو وا شود
چندین هزار پیرهن گل قبا شود
هوش مصنوعی: در باغی که وقتی لباس تو را باز کنند، هزاران پیراهن گل مانند می‌شوند.
ریزند اگر به دیده من بیغمان نمک
در چشم قدردانی من توتیا شود
هوش مصنوعی: اگر اشک‌های شوق من به خاطر تو بریزد، آنوقت نمکینی که در چشمانم است، به خاطر قدردانی و محبت من به تو، همچون داروی شفابخش می‌شود.
بخت سیه نبرد روانی ز طبع من
از سنگ سرمه آب کجا بی صدا شود
هوش مصنوعی: سرنوشت تلخ، روح من را به شدت تحت تأثیر قرار داده و از طبیعت من، مانند سنگی که سرمه را از آب می‌سازد، بیرون نمی‌آید و بی‌صدا باقی می‌ماند.
می بایدش به تیغ سر خود به طرح داد
هر کس که چون قلم به سخن آشنا شود
هوش مصنوعی: هر کس که با هنر سخن گفتن آشنا شود، باید به مانند قلم و با دقت و ظرافت، عیب‌های خود را برطرف کند و بر روی سر خود، تیغ تیز را به کار گیرد. این نشان می‌دهد که برای اصلاح و بهبود خود، باید با جدیت و دقت عمل کرد.
طغیان نفس بیش شود در توانگری
این مار چون به گنج رسد اژدها شود
هوش مصنوعی: هر چه انسان بیشتری مال و ثروت پیدا کند، نفس او هم بیشتر طغیان می‌کند و به تمایلات نادرست سوق می‌دهد. مانند ماری که به گنجی می‌رسد و به اژدهایی خطرناک تبدیل می‌شود.
احسان چرخ سفله نباشد به جای خویش
نعمت نصیب مردم بی اشتها شود
هوش مصنوعی: کمک و نیکی باید در جای خود انجام شود، در غیر این صورت برکات و فراوانی به افرادی که از آن بهره‌ای نمی‌برند، می‌رسد.
گردد به چار موجه کثرت کجا حریف
آیینه ای کز آب گهر بی صفا شود
هوش مصنوعی: این بیت به ما می‌گوید که در دنیای پرشور و پرآشوب، هیچ رفیق و همدمی به اندازه‌ی یک آینه نمی‌تواند با ما باشد. آینه‌ای که از آب پاک و بی‌کدورت ساخته شده، می‌تواند به وضوح حقیقت را به ما نشان دهد و در چنین شلوغی و کثرت، روشنایی و صفای خود را حفظ کند.
دیوانگی به سنگ ملامت شود تمام
خوش وقت دانه ای که به این آسیا شود
هوش مصنوعی: دوست داشتن و خوشبختی گاهی می‌تواند به علت یک حادثه یا رفتار ناپسند به باد برود، مانند دانه‌ای که ناگهان در آسیابی قرار گیرد و له شود.
صائب گزیده می شود از میوه بهشت
دستی که با ترنج ذقن آشنا شود
هوش مصنوعی: کسی که با زیبایی‌ها و لذت‌ها آشنا شود، به آرامی و به طور خاص، بهترین‌ها را از زندگی انتخاب می‌کند.