گنجور

غزل شمارهٔ ۴۲۳۶

دولت ز دستگیری مردم بپابود
فانوس این چراغ ز دست دعابود
چون غنچه هست اگر دل جمعی درین چمن
در گلشن همیشه بهار رضا بود
دستی که شد بریده ز دامان اختیار
دایم چو بهله در کمر مدعا بود
از بیقراری تو جهان است بیقرار
شوریده نیست عالم اگر دل بجا بود
از راست کردن نفسی می رود به باد
هر سر که چون حباب اسیر هوا بود
انصاف نیست بار شدن بر شکستگان
پهلوی خشک خویش مرا بوریا بود
هر دل که نیست یاد خدا در حریم او
سرگشته تر ز کشتی بی ناخدابود
تیغ کج است پیش سیه دل حدیث راست
فرعون را به چشم عصااژدها بود
صائب بود ز سایه سریع الزوال تر
پرواز دولتی که به بال هما بود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دولت ز دستگیری مردم بپابود
فانوس این چراغ ز دست دعابود
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که خوشبختی و ثروت انسان تحت تاثیر کمک و حمایت دیگران قرار دارد. مانند اینکه روشنایی یک چراغ به دعا و نیایش وابسته است؛ یعنی اگر دعا از بین برود، روشنایی نیز از دست خواهد رفت. در واقع، ارتباط میان انسان‌ها و توجه به همدیگر نقش مهمی در تامین آرامش و موفقیت دارد.
چون غنچه هست اگر دل جمعی درین چمن
در گلشن همیشه بهار رضا بود
هوش مصنوعی: اگر دل‌ها همچون غنچه‌ها باشد و در این باغ بهشتی، دائماً خوشحال و راضی باشند، همیشه در فضای گل و لطف به سر خواهند برد.
دستی که شد بریده ز دامان اختیار
دایم چو بهله در کمر مدعا بود
هوش مصنوعی: دست‌هایی که از اختیار و کنترل خود جدا شده‌اند، همچون پرنده‌ای در قفس، همیشه به دنبال خواسته‌های خود هستند.
از بیقراری تو جهان است بیقرار
شوریده نیست عالم اگر دل بجا بود
هوش مصنوعی: این دنیا به خاطر بی قراری تو آشفته است. اگر دل آنها سرجای خود بود، هیچ یک از این بحران‌ها وجود نداشت.
از راست کردن نفسی می رود به باد
هر سر که چون حباب اسیر هوا بود
هوش مصنوعی: هر کس که سعی می‌کند خود را به سمت راست و درستی هدایت کند، در واقع به باد می‌رود و از بین می‌رود، چرا که مانند حبابی است که در هوا گرفتار شده است.
انصاف نیست بار شدن بر شکستگان
پهلوی خشک خویش مرا بوریا بود
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر نابرابری و بی‌عدالتی است. شخص گوینده احساس می‌کند که بر کسانی که در زندگی دچار شکست و سختی شده‌اند، نباید فشار بیشتری وارد کرد. او به نوعی از خود خواسته که بر روی درد و رنج دیگران نرود و به جای آن، خود را بر روی چیزهای ساده و کم‌اهمیت مثل بوریا (چیز بی‌ارزش) بگذارد. این احساس نشان‌دهنده نوعی همدردی با دیگران و تمایل به حفظ احترام به ضعف‌ها و مشکلات آن‌هاست.
هر دل که نیست یاد خدا در حریم او
سرگشته تر ز کشتی بی ناخدابود
هوش مصنوعی: هر دلی که در یاد خدا نباشد، مانند کشتی‌ای می‌ماند که ناخدای خود را گم کرده و سرگردان است.
تیغ کج است پیش سیه دل حدیث راست
فرعون را به چشم عصااژدها بود
هوش مصنوعی: تیغ خمیده و کج در برابر قلب‌های تیره و سیاه، نظیر داستان راست و حقیقی فرعون است که به چشم عصا، به شکل یک اژدها دیده می‌شود.
صائب بود ز سایه سریع الزوال تر
پرواز دولتی که به بال هما بود
هوش مصنوعی: پرواز دولتی که به بال هما بود، ز سایه سریع زوال، بهتر بود.