گنجور

غزل شمارهٔ ۴۲۲۷

نازک لبان سخن به زبان تو می کنند
این غنچه ها نظر به دهان تو می کنند
خورشید طلعتان صدف چشم پرگهر
از چهره ستاره فشان تو می کنند
شیرین لبان که شور به عالم فکنده اند
دریوزه نمک ز دهان تو می کنند
جمعی که دل به ملک سلیمان نداده اند
چون مور ریزه چینی خوان تو می کنند
چون یوسف آن کسان که به عزت بر آمدند
اظهار بندگی به زمان تو می کنند
آشفته خاطران که ز عالم گسسته اند
پیوند جان به موی میان تو می کنند
از لطف آشکار تو عشاق بی نصیب
دل خوش به التفات نهان تو می کنند
محراب خویش سبحه شماران آسمان
از ابروان همچو کمان تو می کنند
سرسبز آن گروه که بی ایستادگی
جان را فدای سرو روان تو می کنند
آنان که از سواد جهان دست شسته اند
دل خوش به داغ لاله ستان تو می کنند
صائب چه فتنه ای تو که چون زلف گلرخان
در گوش حلقه هازبیان تو می کنند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نازک لبان سخن به زبان تو می کنند
این غنچه ها نظر به دهان تو می کنند
هوش مصنوعی: این غنچه‌ها به زیبایی و لطافت کلام تو توجه دارند و به نوعی با ناز و زیبایی خود به صحبت‌های تو گوش می‌دهند.
خورشید طلعتان صدف چشم پرگهر
از چهره ستاره فشان تو می کنند
هوش مصنوعی: خورشید زیبایی چهره‌ات همچون صدفی پر از گوهر، ستاره‌ها را از چهره‌ات به نمایش می‌گذارند.
شیرین لبان که شور به عالم فکنده اند
دریوزه نمک ز دهان تو می کنند
هوش مصنوعی: آن کسانی که لب‌های شیرینی دارند و شور و هیجان را به جهان آورده‌اند، از دهان تو مزه‌ی نمک به دست می‌آورند.
جمعی که دل به ملک سلیمان نداده اند
چون مور ریزه چینی خوان تو می کنند
هوش مصنوعی: افرادی که دل و جانشان را به سلطنت سلیمان واگذار نکرده‌اند، مانند مورچه‌ها به دور سفره تو جمع می‌شوند و برای خوردن از دانه‌های ریخته شده می‌آیند.
چون یوسف آن کسان که به عزت بر آمدند
اظهار بندگی به زمان تو می کنند
هوش مصنوعی: همانطور که یوسف به مقام و عزت رسید، کسانی که خود را بزرگ می‌دانند در زمان تو نیز از خود فروتنی و بندگی نشان می‌دهند.
آشفته خاطران که ز عالم گسسته اند
پیوند جان به موی میان تو می کنند
هوش مصنوعی: آشفتگان دلی که از دنیا جدا شده‌اند، ارتباط جان خود را به موی میانه تو برقرار می‌کنند.
از لطف آشکار تو عشاق بی نصیب
دل خوش به التفات نهان تو می کنند
هوش مصنوعی: به خاطر مهربانی آشکار تو، عاشقان از محبت بی‌بهره‌اند و فقط به توجه پنهان تو دل خوش می‌کنند.
محراب خویش سبحه شماران آسمان
از ابروان همچو کمان تو می کنند
هوش مصنوعی: چشمان تو چون کمان است و به زیبایی ابروانت، فضا را پر از زیبایی و استغفار می‌کند، گویی که آسمان در محراب دل تو به ذکر و تسبیح مشغول است.
سرسبز آن گروه که بی ایستادگی
جان را فدای سرو روان تو می کنند
هوش مصنوعی: آن گروهی که در برابر تو ایستادگی نمی‌کنند و جانشان را برای زیبایی و جوانی تو فدای می‌کنند، همیشه درخشان و سرسبز خواهند بود.
آنان که از سواد جهان دست شسته اند
دل خوش به داغ لاله ستان تو می کنند
هوش مصنوعی: کسانی که از دانش و آگاهی فاصله گرفته‌اند، به دلخوشی و شادمانی در حالتی از غم و اندوه نسبت به گل لاله‌ها مشغولند.
صائب چه فتنه ای تو که چون زلف گلرخان
در گوش حلقه هازبیان تو می کنند
هوش مصنوعی: صائب، تو چقدر جذاب و فریبنده‌ای که مانند زلف‌های گلرخان، بر افسون کلمات و سخنان تو تأثیر می‌گذارد و همه را به خود مشغول می‌کند.