گنجور

غزل شمارهٔ ۴۲۲۲

روزی که زخم کاهکشان را رفوکنند
بر روی چاک سینه ما در فروکنند
آنان که آستین به دو عالم فشانده اند
بالین ز دست کوته خود چون سبو کنند
دردی کشان ز آینه خشت دیده اند
رازی که در حقیقت آن گفتگو کنند
از دل غبار غم به گریستن نمی رود
این خانه را به سیل مگر رفت ورو کنند
دایم به عزتند کسانی که چون گهر
از چشمه سار آب رخ خود وضو کنند
گوهر فروز عقده تبخال می شود
آبی که قطره قطره به حلق سبو کنند
آتش سزای دیده بی شرم ما نداد
ما را مگر به نامه ما روبرو کنند
صائب گهر به چشم صدف مردمک شود
در بحر اگر گلیم مرا شستشو کنند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روزی که زخم کاهکشان را رفوکنند
بر روی چاک سینه ما در فروکنند
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که زخم‌های عمیق ما را درمان می‌کنند و بر روی سینه‌امان، درد و رنج‌های گذشته را به فراموشی می‌سپارند.
آنان که آستین به دو عالم فشانده اند
بالین ز دست کوته خود چون سبو کنند
هوش مصنوعی: آن‌هایی که در تلاشند همه چیز را در دو دنیا به حداکثر برسانند، وقتی که به خاطر دست کوتاه خود به نتیجه نمی‌رسند، مانند سبو می‌شوند که نمی‌تواند چیزی را در خود نگه دارد.
دردی کشان ز آینه خشت دیده اند
رازی که در حقیقت آن گفتگو کنند
هوش مصنوعی: کساني که از آينه، درد و زخم خود را مشاهده کرده‌اند، رازی را می‌دانند که تنها در واقعیت می‌توانند آن را بیان کنند.
از دل غبار غم به گریستن نمی رود
این خانه را به سیل مگر رفت ورو کنند
هوش مصنوعی: از دل پر از غم کسی نمی‌تواند با گریه این خانه را پاک کند، تنها راه آن، از بین بردن یا جابه‌جا کردن آن خانه است.
دایم به عزتند کسانی که چون گهر
از چشمه سار آب رخ خود وضو کنند
هوش مصنوعی: افرادی که به طور مداوم در حال احترام و شرافت هستند، مانند گوهرهایی که از چشمه‌های آب زلال برای شستن چهره‌ی خود بهره می‌برند، همیشه در جایگاه والا و ارجمندی قرار دارند.
گوهر فروز عقده تبخال می شود
آبی که قطره قطره به حلق سبو کنند
هوش مصنوعی: با گذشت زمان و تجمع مداوم، مشکلات و تنش‌ها به شکلی آشکار و واضح نمایان می‌شوند، همان‌طور که آب آرام آرام در ظرف جمع می‌شود و به شکل زیبا و درخشان درمی‌آید.
آتش سزای دیده بی شرم ما نداد
ما را مگر به نامه ما روبرو کنند
هوش مصنوعی: چشم‌های پرسروصدای ما سزاوار آتش و عذاب است، اما تنها به خاطر نامه‌ای که نوشته‌ایم، به ما توجه می‌کنند.
صائب گهر به چشم صدف مردمک شود
در بحر اگر گلیم مرا شستشو کنند
هوش مصنوعی: اگر دریا گلیم من را بشوید، سنگ قیمتی در چشم صدف به نظر می‌رسد.