گنجور

غزل شمارهٔ ۴۲۲۱

مردان به آب تیغ شهادت وضو کنند
تا بی غبار سجده بر آن خاک کو کنند
گام نخست پشت به دیوار می دهند
از کعبه خلق اگر به دل خویش رو کنند
چون شیشه عالمی همه گردن کشیده اند
تا از شراب عشق که را سرخ رو کنند
باز آید آب رفته هستی به جوی ما
روزی که خاک تربت ما را سبو کنند
تیغ زبان سلاح نظرهای بسته است
آیینه خاطران به نظر گفتگو کنند
خواهند بهر خرج غم یار نقد عمر
عشاق زندگانی اگر آرزو کنند
در دست من چو دست سبو اختیار نیست
گر آب اگر شراب مرا در گلو کنند
نامحرم است بال ملک در حریم دل
این خانه را به آه مگر رفت و رو کنند
بر زخم عندلیب نمک بیش می زنند
از گل جماعتی که قناعت به بو کنند
عالم ز خون مرده انگور شد خراب
ای وای اگر چکیده دل در سبو کنند
گر رشته های طول امل را کنند صرف
مشکل که چاک سینه ما را رفو کنند
جای درست در جگر مانمانده است
چندان که دلبران سر مژگان فرو کنند
آنها که در مقام رضا آرمیده اند
کفران نعمت است بهشت آرزو کنند
گم کرده را کنند طلب خلق واین عجب
کآنها که یافتند ترا جستجو کنند
نور گهر محیط به دریا نمی شود
چون با چراغ عقل ترا جستجو کنند
موج شراب صیقل دلهای روشن است
خورشید را با شبنم گل جستجو کنند
با خلق نرم باش که پیران دوربین
با طفل مشربان به ادب گفتگو کنند
از جام تلخ مرگ نسازند رو ترش
مردم اگر به تلخی ایام خو کنند
گیرند خون مرده دهند آب زندگی
جمعی که صرف نان گهر آبرو کنند
صائب ز سادگی است که آیینه خاطران
ما را به طوطیان طرف گفتگو کنند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مردان به آب تیغ شهادت وضو کنند
تا بی غبار سجده بر آن خاک کو کنند
هوش مصنوعی: مردان با آب تیغ خودشان را آماده شهادت می‌کنند تا با دلی پاک، بر آن خاک، سجده کنند.
گام نخست پشت به دیوار می دهند
از کعبه خلق اگر به دل خویش رو کنند
هوش مصنوعی: در گام اول، اگر مردم به کعبه توجه نکنند و به دل خودشان مراجعه کنند، به دیوار پشت کرده و از آن فاصله می‌گیرند.
چون شیشه عالمی همه گردن کشیده اند
تا از شراب عشق که را سرخ رو کنند
هوش مصنوعی: همه درعالم مانند شیشه ای با گردن افراشته‌اند تا ببینند چه کسی از شراب عشق سرخ‌رنگ مست می‌شود.
باز آید آب رفته هستی به جوی ما
روزی که خاک تربت ما را سبو کنند
هوش مصنوعی: روزی خواهد رسید که آب از دست رفته به زندگی ما باز می‌گردد، زمانی که خاک مزار ما را به عنوان آب در ظرفی قرار دهند.
تیغ زبان سلاح نظرهای بسته است
آیینه خاطران به نظر گفتگو کنند
هوش مصنوعی: زبان مانند شمشیری است که از آن برای بریدن و روشن کردن افکار پنهان استفاده می‌شود. خاطرات و یادها همچون آینه‌ای هستند که در آن می‌توان به تفکر و گفت‌وگو پرداخت.
خواهند بهر خرج غم یار نقد عمر
عشاق زندگانی اگر آرزو کنند
هوش مصنوعی: عاشقان برای هزینه کردن غم یار، عمر خود را فدای عشق می‌کنند اگر تنها آرزو کنند.
در دست من چو دست سبو اختیار نیست
گر آب اگر شراب مرا در گلو کنند
هوش مصنوعی: در دستان من مانند دست سبو هیچ کنترلی وجود ندارد؛ حتی اگر آب یا شراب را در گلویم بریزند، نمی‌توانم کاری کنم.
نامحرم است بال ملک در حریم دل
این خانه را به آه مگر رفت و رو کنند
هوش مصنوعی: اجازه ورود به حریم دل من فقط برای کسانی است که با عشق و صداقت آمده‌اند و این احساس را باید با دل و جان به دست آورد، نه به صورت تصادفی و بی‌توجهی.
بر زخم عندلیب نمک بیش می زنند
از گل جماعتی که قناعت به بو کنند
هوش مصنوعی: بر زخم پرنده‌ای که به آوازش شکایت دارد، بیشتر نمک می‌پاشند. این کار از سوی افرادی است که به بوی گل‌ها قناعت می‌کنند و نمی‌خواهند به عمق مشکلات توجه کنند.
عالم ز خون مرده انگور شد خراب
ای وای اگر چکیده دل در سبو کنند
هوش مصنوعی: دنیا به دلیل از دست دادن جان‌ها و محبت‌ها خراب و ویران شده است. افسوس که اگر دل‌های شکسته و رنجور را در جام بریزیم، چه حالتی خواهد داشت.
گر رشته های طول امل را کنند صرف
مشکل که چاک سینه ما را رفو کنند
هوش مصنوعی: اگر مشکلات و پیچیدگی‌های زندگی را برطرف کنند، می‌توانند زخم‌های دل ما را نیز درمان کنند.
جای درست در جگر مانمانده است
چندان که دلبران سر مژگان فرو کنند
هوش مصنوعی: در دل ما احساسی عمیق و ماندگار وجود دارد که باعث می‌شود حتی زیباترین معشوقان نیز با چشمان خود نوازش‌گر وارد زندگی‌مان شوند.
آنها که در مقام رضا آرمیده اند
کفران نعمت است بهشت آرزو کنند
هوش مصنوعی: کسانی که در رضایت و خرسندی از تقدیر الهی قرار دارند، اگر بهشت را که آرزو می‌کنند، نشان‌دهنده ناسپاسی نسبت به نعمت‌های موجودشان است.
گم کرده را کنند طلب خلق واین عجب
کآنها که یافتند ترا جستجو کنند
هوش مصنوعی: در جامعه، مردم به دنبال کسی هستند که گم شده است، ولی نکته جالب این است که کسانی که تو را پیدا کرده‌اند، همچنان به جستجوی تو ادامه می‌دهند.
نور گهر محیط به دریا نمی شود
چون با چراغ عقل ترا جستجو کنند
هوش مصنوعی: اگر در جستجوی حقیقت و ارزش‌های عمیق باشیم، مانند نوری که در دریا پنهان است، نمی‌توانیم آن را با چراغ عقل و تفکر سطحی پیدا کنیم. پس برای یافتن گنجینه‌های درونی و معنوی، نیاز به بصیرت و درک عمیق داریم.
موج شراب صیقل دلهای روشن است
خورشید را با شبنم گل جستجو کنند
هوش مصنوعی: نوشیدنی دل‌ها را درخشان می‌کند و افرادی که با خلوص نیت به دنبال حقیقت هستند، مانند خورشید که در جستجوی شبنم گل است، می‌کوشند تا زیبایی‌ها و معانی عمیق را پیدا کنند.
با خلق نرم باش که پیران دوربین
با طفل مشربان به ادب گفتگو کنند
هوش مصنوعی: با مردم مهربان باش، چون بزرگ‌ترها با چشم‌دوری که دارند، با کودکانی که روحیه‌ی شادی دارند، به نرمی و ادب صحبت می‌کنند.
از جام تلخ مرگ نسازند رو ترش
مردم اگر به تلخی ایام خو کنند
هوش مصنوعی: اگر مردم به سختی‌های زندگی عادت کنند، نباید از نوشیدن جام تلخ مرگ ناراحت شوند و چهره‌ای درهم بگویند.
گیرند خون مرده دهند آب زندگی
جمعی که صرف نان گهر آبرو کنند
هوش مصنوعی: مردم برای رسیدن به زندگی و معیشت بهتر، از جان و تلاش دیگران بهره می‌برند و از آن استفاده می‌کنند تا نیازهای روزمره خود را تأمین کنند.
صائب ز سادگی است که آیینه خاطران
ما را به طوطیان طرف گفتگو کنند
هوش مصنوعی: به خاطر سادگی ما، آیینه یادهایمان باعث می‌شود که به طوطی‌ها صحبت کنیم.