غزل شمارهٔ ۴۱۹۸
از کف عنان گذاشته منزل چه می کند
موج رمیده دامن ساحل چه می کند
دست ز کار رفته چه محتاج دامن است
شمع گدازیافته محفل چه می کند
از پیچ وتاب دل خبری نیست جسم را
با پای خفته دوری منزل چه می کند
یک دل حواس جمع مرا تار ومار کرد
زلف شکسته تو به صد دل چه می کند
مجنون نمی کند گله از سنگ کودکان
داند اگر شعور به عاقل چه می کند
آنجاکه هست بیخبری می چه حاجت است
پای به خواب رفته سلاسل چه می کند
هرجلوه ای ازو رقم قتل عالمی است
آن مست ناز تیغ حمایل چه می کند
ای بحر از حباب نظر باز کن ببین
کاین موج بیقرار به ساحل چه می کند
خواهی نفس گداخته آمدبه خانه ام
گر بشنوی فراق تو با دل چه می کند
لب تلخ از سوال نکردی چه غافلی
کاین زهر جانگداز به سایل چه می کند
صائب ز اشک تلخ دلم لاله زار شد
با خاک نرم دانه قابل چه می کند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از کف عنان گذاشته منزل چه می کند
موج رمیده دامن ساحل چه می کند
هوش مصنوعی: در این متن، گوینده به توصیف وضعیت ناامیدکنندهای میپردازد که در آن کنترل و راهنمایی از دست رفته است. در این شرایط، این وضعیت شبیه به حالتی است که دریا بیوقفه و بیقید و شرط، دامن ساحل را میزند و به نوعی بیثباتی و آزادی بدون کنترل را به تصویر میکشد. بدون اعتبار و مرز، امواج دریا هر کاری که بخواهند انجام میدهند و این نشاندهنده بینظمی و بحران در زندگی شخصی یا اجتماعی است.
دست ز کار رفته چه محتاج دامن است
شمع گدازیافته محفل چه می کند
هوش مصنوعی: وقتی کار انسان از دستش در میرود، نیازی نیست به دیگران متکی باشد. شمعی که شعلهور شده، دیگر در محفل چه نقشی دارد؟
از پیچ وتاب دل خبری نیست جسم را
با پای خفته دوری منزل چه می کند
هوش مصنوعی: دل آرام و بیخبر از پیچیدگیهای زندگی است، در حالی که جسم خوابآلود و ناتوان، چطور میتواند از دوری و غیبت یک منزل یا مکان تاثیر بپذیرد؟
یک دل حواس جمع مرا تار ومار کرد
زلف شکسته تو به صد دل چه می کند
هوش مصنوعی: دل مرا که همیشه هوشیار و متمرکز بود، به خاطر زلفهای درهم و آشفتهات، پر از درد و غم کرد. حالا نمیدانم این وضعیت چه تأثیری بر دلهای دیگر خواهد گذاشت.
مجنون نمی کند گله از سنگ کودکان
داند اگر شعور به عاقل چه می کند
هوش مصنوعی: مجنون از رفتارهای نادرست و بیرحمانه کودکان شکایت نمیکند، چون میداند اگر فردی عاقل باشد، میتواند به خوبی درک کند که این کارها چه تأثیری دارد.
آنجاکه هست بیخبری می چه حاجت است
پای به خواب رفته سلاسل چه می کند
هوش مصنوعی: در جایی که آدمی از واقعیتها بیخبر است، چه نیازی به بیدار شدن و در خطر افتادن وجود دارد؟ زنجیرهایی که بر پای خواب رفتهاند، چه تأثیری دارند؟
هرجلوه ای ازو رقم قتل عالمی است
آن مست ناز تیغ حمایل چه می کند
هوش مصنوعی: هر ظاهری از او، موجب کشته شدن جهانی است. آن فرد مست که با شمشیر حمایلش ناز میکند، چه کار میکند؟
ای بحر از حباب نظر باز کن ببین
کاین موج بیقرار به ساحل چه می کند
هوش مصنوعی: ای دریا، با دقت نگاه کن و ببین که این موج ناآرام چه بر سر ساحل میآورد.
خواهی نفس گداخته آمدبه خانه ام
گر بشنوی فراق تو با دل چه می کند
هوش مصنوعی: اگر بخواهی، نفسِ داغ و پرحرارت به خانهام میآید، اگر بشنوی فراق تو دل را چه حالتی میدهد.
لب تلخ از سوال نکردی چه غافلی
کاین زهر جانگداز به سایل چه می کند
هوش مصنوعی: لب تلخ به معنی زبان تلخ و نازک است و به نظر میرسد که منظور از سوال نکردن، عدم آگاهی از وضعیت یا حالتی باشد که فرد در آن قرار دارد. در واقع، این بیت به نوعی هشدار میدهد که غفلت از حوادث و شیوهٔ زندگی، میتواند به رنجی عمیق منجر شود. در نتیجه، باید به عواقب اعمال و سخنان خود توجه کنیم، زیرا ممکن است به وضوح آثار بدی که بهدنبال دارد، را نادیده بگیریم.
صائب ز اشک تلخ دلم لاله زار شد
با خاک نرم دانه قابل چه می کند
هوش مصنوعی: اشکهای تلخ قلبم باعث شد تا دشت مملو از لالهها شود. با خاک نرم، دانهای که شایسته است چه کار میتواند بکند؟