گنجور

غزل شمارهٔ ۴۱۷۰

تا سالکان به آبله پایی نمی رسند
صد سال اگر روند به جایی نمی رسند
تا التجا به ناخن تدبیر می برند
این عقده ها به عقده گشایی نمی رسند
این کاهها چنین که مقید به دانه اند
هرگز به وصل کاهربایی نمی رسند
از موج اضطراب اگر پر برآورند
این آبهای مرده به جایی نمی رسند
دارند تا نظر به پروبال خویشتن
این بی سعادتان به همایی نمی رسند
تا از قبول نقش نگردند ساده دل
این آبگینه ها به جلایی نمی رسند
واقف نمی شوند که گم کرده اند راه
تا راهروان به راهنمایی نمی رسند
جمعی که چون قلم پی گفتار می روند
چون طفل نی سوار به جایی نمی رسند
چون نی به برگ وبار نیفشانده آستین
عشاق بینوا به نوایی نمی رسند
بی حاصلی نگر که از این باغ پر شجر
این کورباطنان به عصایی نمی رسند
داد زمین سوخته ماکجا دهند
این ابرها به داد گیایی نمی رسند
تا سالکان به عشق نگردند آشنا
صائب به نور عقل به جایی نمی رسند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا سالکان به آبله پایی نمی رسند
صد سال اگر روند به جایی نمی رسند
هوش مصنوعی: اگر سالکان (افرادی که در صراط مستقیم و در مسیر خودسازی و معنویت قدم می‌زنند) به طور واقعی و درستی تلاش نکنند، حتی با گذشت صد سال هم نمی‌توانند به هدف و مقصد مطلوب خود دست یابند.
تا التجا به ناخن تدبیر می برند
این عقده ها به عقده گشایی نمی رسند
هوش مصنوعی: تا زمانی که به تدبیر و چاره‌سازی به صورت سطحی و ناپایدار نگاه کنیم، این مشکلات و احساسات درونمان هیچگاه حل نخواهند شد و به نتیجه‌ای نمی‌رسند.
این کاهها چنین که مقید به دانه اند
هرگز به وصل کاهربایی نمی رسند
هوش مصنوعی: این کاه‌ها، به‌خاطر اینکه به دانه‌ها وابسته‌اند، هرگز به وصل و اتحاد با کاهربایی نخواهند رسید.
از موج اضطراب اگر پر برآورند
این آبهای مرده به جایی نمی رسند
هوش مصنوعی: اگر این آب‌های بی‌جان از شدت اضطراب به جوش بیایند و موج ایجاد کنند، در نهایت به هیچ نتیجه‌ای نخواهند رسید.
دارند تا نظر به پروبال خویشتن
این بی سعادتان به همایی نمی رسند
هوش مصنوعی: این افراد نالایق هرگز به هدف نخواهند رسید، چرا که آن‌ها به خود و توانایی‌هایشان توجهی ندارند.
تا از قبول نقش نگردند ساده دل
این آبگینه ها به جلایی نمی رسند
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل‌های ساده به زیبایی و درخشش این شیشه‌ها پی نبرند، نمی‌توانند به درستی و جلوه‌ی واقعی آن‌ها دست یابند.
واقف نمی شوند که گم کرده اند راه
تا راهروان به راهنمایی نمی رسند
هوش مصنوعی: افرادی که از مسیر اصلی منحرف شده‌اند، متوجه نمی‌شوند که در کجای راه قرار دارند و به همین دلیل نمی‌توانند به راهنمایی دیگران دست پیدا کنند.
جمعی که چون قلم پی گفتار می روند
چون طفل نی سوار به جایی نمی رسند
هوش مصنوعی: گروهی که مانند قلم در نوشتن صحبت می‌کنند، مانند کودکان ناتوانی هستند که سوار بر اسب نمی‌توانند به مقصدی برسند و در مسیر خود پیشرفت نمی‌کنند.
چون نی به برگ وبار نیفشانده آستین
عشاق بینوا به نوایی نمی رسند
هوش مصنوعی: عشاق و عاشقان بیچاره وقتی که به دلایل مختلف نتوانند عشق خود را ابراز کنند و یا احساسشان را به دیگران منتقل کنند، به جایی نمی‌رسند و هیچ دستاوردی نخواهند داشت. مانند نی که بدون برگ و میوه نمی‌تواند زیبایی و لطافت خود را نشان دهد.
بی حاصلی نگر که از این باغ پر شجر
این کورباطنان به عصایی نمی رسند
هوش مصنوعی: نگاهی به بی‌ثمر بودن بینداز که این نابینایان از این باغ پربار تنها با یک عصا به جایی نمی‌رسند.
داد زمین سوخته ماکجا دهند
این ابرها به داد گیایی نمی رسند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که زمین خشک و سوخته‌ای که داریم، نمی‌تواند به کمک ابرها دسترسی پیدا کند، و این ابرها نمی‌توانند گیاهان را نجات دهند یا مشکلی را حل کنند. به عبارتی، کمبود آب و خشکی بسیار حاد است و هر کمکی که از طرف ابرها بیاید، کفاف نیازهای زمین را نمی‌دهد.
تا سالکان به عشق نگردند آشنا
صائب به نور عقل به جایی نمی رسند
هوش مصنوعی: تا زمانی که عاشقان در جستجوی عشق نباشند، با نور عقل به جایی نمی‌رسند و نمی‌توانند به درک و آگاهی کامل دست یابند.