گنجور

غزل شمارهٔ ۴۱۶۰

زیر سپهر دست دعا موج می زند
در خانه کریم گدا موج می زند
غفلت نگر که پشت به محراب کرده ایم
در کشوری که قبله نما موج می زند
آفاق را تردد خاطر گرفته است
هر قطره زین محیط جدا موج می زند
زنهار در حمایت عریان تنی گریز
کز خرقه های صوف بلا موج می زند
بردار می تپد سر منصور و تن به خاک
دریا کجا سفینه کجا موج می زند
چشم هوس چه نقش تواند بر آب زد
آنجا که آبروی حیا موج می زند
درحیرتم که آن گل بی خارچون گذشت
از سینه ای که خار جفا موج می زند
تا خورد استخوان من دلشکسته را
جوهر ز استخوان هما موج می زند
کوه از تجلی توچنان آب گشته است
کز جنبش نسیم صبا موج می زند
تیغ برهنه تو ز جوهر منزه است
این بحر از کشاکش ما موج می زند
صائب مکش سر از خط تسلیم زینهار
کآرام در مقام رضا موج می زند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زیر سپهر دست دعا موج می زند
در خانه کریم گدا موج می زند
هوش مصنوعی: زیر آسمان، دعا به طور مستمر در قلب بندگان خدا جاری است و در خانه بخشنده‌ترین افراد نیز به وضوح احساس می‌شود.
غفلت نگر که پشت به محراب کرده ایم
در کشوری که قبله نما موج می زند
هوش مصنوعی: به دقت نگاه کن که در کشوری که نشانه‌های راهنما در آن فراوان است، ما به جای رو به قبله ایستادن، به طرف دیگر رو کرده‌ایم و غافل از این موضوع هستیم.
آفاق را تردد خاطر گرفته است
هر قطره زین محیط جدا موج می زند
هوش مصنوعی: هر گوشه‌ای از دنیا تحت تأثیر احساسات و افکار قرار گرفته است و هر نقطه از این فضا مانند موجی جداگانه به حرکت درآمده است.
زنهار در حمایت عریان تنی گریز
کز خرقه های صوف بلا موج می زند
هوش مصنوعی: احتیاط کن و در حمایت از کسی که آسیب‌پذیر و عریان است، دوری کن؛ زیرا مشکلات و مصیبت‌ها به مانند موجی از لباس‌های پرفاخرت می‌تازند.
بردار می تپد سر منصور و تن به خاک
دریا کجا سفینه کجا موج می زند
هوش مصنوعی: در این بیت، تصاویری از تنش و تناقضات زندگی و سرنوشت وجود دارد. اشاره به این دارد که در حالی که شخصیتی مانند منصور در حال جان دادن است و در خاک دریا غرق می‌شود، این وضعیت با حرکت و تلاطم زندگی و تأثیرات آن، مانند سفینه و موج، در تضاد است. به نوعی، اینجا به چالش‌ها و ناامنی‌های زندگی اشاره شده که در میان آنها یک فرد در حال دست و پنجه نرم کردن است.
چشم هوس چه نقش تواند بر آب زد
آنجا که آبروی حیا موج می زند
هوش مصنوعی: چشم آرزو چه تصویری می‌تواند بر آب بیفشاند، در جایی که آب، نشانه‌ی احترام و عفت در حرکت است.
درحیرتم که آن گل بی خارچون گذشت
از سینه ای که خار جفا موج می زند
هوش مصنوعی: من در حیرتم که آن گل بی‌خاری چگونه از دل آدمی که پر از زخم و جفاست، عبور کرد.
تا خورد استخوان من دلشکسته را
جوهر ز استخوان هما موج می زند
هوش مصنوعی: تا هنگامی که استخوان من خرد می‌شود، دل شکسته‌ام همچنان از جوهر استخوان پرنده‌ای بزرگ و زیبا تاثیر می‌گیرد و به حرکت درمی‌آید.
کوه از تجلی توچنان آب گشته است
کز جنبش نسیم صبا موج می زند
هوش مصنوعی: کوه به خاطر زیبایی و درخشش تو آنقدر نرم و لطیف شده که با وزش نسیم صبحگاهی، به حرکت در می‌آید و مانند موج می‌زند.
تیغ برهنه تو ز جوهر منزه است
این بحر از کشاکش ما موج می زند
هوش مصنوعی: تیغ تو از خالص‌ترین ماده ساخته شده است و این دریا به خاطر درگیری‌های ما در حال موج زدن است.
صائب مکش سر از خط تسلیم زینهار
کآرام در مقام رضا موج می زند
هوش مصنوعی: سر از خط تسلیم نیاور، زیرا در مقام رضا آرامش و سعادت در حال تحریک و جنبش است.