گنجور

غزل شمارهٔ ۴۱۵۶

این غافلان که دست به پیمانه می‌برند
از چشم شیر شمع به کاشانه می‌برند
جان چون کمال یافت نمانند در بدن
انگور چون رسید به میخانه می‌برند
چندین هزار ملک سلیمان به باد رفت
موران همان به خانه خود دانه می‌برند
گردون ستم به خانه خرابان فزون کند
جای خراج گنج ز ویرانه می‌برند
نتوان شمرد دشمن خونخوار را ضعیف
مردان به مور حمله شیرانه می‌برند
میزان عدل میل به یک سو نمی‌کند
عشاق فیض کعبه ز بتخانه می‌برند
صائب جماعتی که به صورت مقیدند
لذت کجا ز معنی بیگانه می‌برند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این غافلان که دست به پیمانه می‌برند
از چشم شیر شمع به کاشانه می‌برند
هوش مصنوعی: این افرادی که به نوشیدن مشروبات الکلی مشغولند، در واقع چشم خود را از حقیقت و واقعیت‌های زندگی دور کرده و در دنیای زودگذر و فریبنده خوشگذرانی غرق شده‌اند.
جان چون کمال یافت نمانند در بدن
انگور چون رسید به میخانه می‌برند
هوش مصنوعی: زمانی که روح به کمال و کمالیت می‌رسد، دیگر در بدن باقی نمی‌ماند؛ مانند این که وقتی انگور به مرحله رسیدن می‌رسد، آن را به میخانه می‌برند.
چندین هزار ملک سلیمان به باد رفت
موران همان به خانه خود دانه می‌برند
هوش مصنوعی: بسیاری از نعمت‌ها و ثروت‌ها که متعلق به سلیمان بود از بین رفت، اما مورچه‌ها همچنان در حال جمع‌آوری دانه‌های خود به خانه‌شان هستند.
گردون ستم به خانه خرابان فزون کند
جای خراج گنج ز ویرانه می‌برند
هوش مصنوعی: آسمان ظالم بر ویرانه‌نشینان سختی و فشار بیشتری وارد می‌کند و به جای اینکه از آن‌ها مالیات بگیرد، خود ثروت و گنجینه‌هایشان را از ویرانی‌ها می‌رباید.
نتوان شمرد دشمن خونخوار را ضعیف
مردان به مور حمله شیرانه می‌برند
هوش مصنوعی: نمی‌توان تعداد دشمنان بی‌رحم را شمرد، زیرا مردان ضعیف را به راحتی مانند مور به جنگ می‌فرستند.
میزان عدل میل به یک سو نمی‌کند
عشاق فیض کعبه ز بتخانه می‌برند
هوش مصنوعی: عدالت همیشه یکسان و ثابت است و احساسات عاشقانه نمی‌توانند آن را تغییر دهند؛ چون عاشقان از جاهای مختلف، حتی از مکان‌هایی که نمی‌توان تصور کرد، بهره‌مند می‌شوند.
صائب جماعتی که به صورت مقیدند
لذت کجا ز معنی بیگانه می‌برند
هوش مصنوعی: افراد گروهی که به آداب و رفتارهای مشخصی پایبندند، چگونه می‌توانند از معانی عمیق و غیرمعمول لذت ببرند؟