غزل شمارهٔ ۴۱۴۵
این غافلان که جود فراموش کرده اند
آرایش وجود فراموش کرده اند
آه این چه غفلت است که پیران عهد ما
باقد خم سجود فراموش کرده اند
آن نور غیب را که جهان روشن است ازو
از غایت شهود فراموش کرده اند
از ما اثرمجوی که رندان پاکباز
عنقا صفت نمود فراموش کرده اند
جانها هوای عالم بالا نمی کنند
این شعله هاصعود فراموش کرده اند
آنها که کرده اند ز می توبه در بهار
کیفیت وجود فراموش کرده اند
یاد جماعتی ز عزیزان بخیر باد
کز ما به یاد بود فراموش کرده اند
دست از طمع بشوی که در روزگار ما
مستان سخا وجود فراموش کرده اند
بیمایگان زیان کسان را ز سود خویش
از اشتیاق سود فراموش کرده اند
جمعی که از کفاف زیادت طلب کنند
آسانی وجود فراموش کرده اند
آسوده اند در جگر سنگ چون شرار
جمعی که از نمود فراموش کرده اند
صائب خمش نشین که درین عهد بلبلان
ز افسردگی سرود فراموش کرده اند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این غافلان که جود فراموش کرده اند
آرایش وجود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: این افراد نادان که سخاوت را از یاد بردهاند، زیباییهای وجود و روحشان را نیز فراموش کردهاند.
آه این چه غفلت است که پیران عهد ما
باقد خم سجود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: نفس انسان چقدر در غفلت است که بزرگترها و سالخوردگان زمان ما دیگر برای سجده کردن از روی تواضع توانی ندارند و این مسئله را فراموش کردهاند.
آن نور غیب را که جهان روشن است ازو
از غایت شهود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: آن نور پنهان که جهان به وسیله آن روشن شده، به خاطر شدت مشاهده و شهود از یاد رفته است.
از ما اثرمجوی که رندان پاکباز
عنقا صفت نمود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: از ما هیچ نشانهای نخواهی یافت؛ چرا که انسانهای باصفا و راستین، مانند پرندهٔ افسانهای عنقا، خصائص خود را فراموش کردهاند.
جانها هوای عالم بالا نمی کنند
این شعله هاصعود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: افراد دیگر تمایلی به رسیدن به آسمان و عالم بالاتر ندارند و این شعلهها نیز به یاد فراموش کردهاند که باید به سوی بالا صعود کنند.
آنها که کرده اند ز می توبه در بهار
کیفیت وجود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: افرادی که در بهار به مینوشی توبه کردهاند، حقیقت وجود و حالتهای آن را فراموش کردهاند.
یاد جماعتی ز عزیزان بخیر باد
کز ما به یاد بود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: یاد گروهی از عزیزان گرامی باد که از خاطر ما رفتهاند و ما نیز آنها را فراموش کردهایم.
دست از طمع بشوی که در روزگار ما
مستان سخا وجود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: از انتظار و طمع دست بردار، چون در این روزگار افرادی که باید بخشنده باشند، فراموش کردهاند که سخاوت چیست.
بیمایگان زیان کسان را ز سود خویش
از اشتیاق سود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: افراد بیمار به خاطر تمایل به کسب سود، زیان دیگران را فراموش کردهاند و فقط به منافع خود فکر میکنند.
جمعی که از کفاف زیادت طلب کنند
آسانی وجود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: افرادی که به دنبال بیشتری از آنچه نیاز دارند هستند، راحتی و آسایش واقعی زندگی را نادیده میگیرند.
آسوده اند در جگر سنگ چون شرار
جمعی که از نمود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: آنها در دل سنگها آرامش دارند؛ مانند آتش ناشی از جمعی که یاد خدا را فراموش کردهاند.
صائب خمش نشین که درین عهد بلبلان
ز افسردگی سرود فراموش کرده اند
هوش مصنوعی: سکوت کن، چرا که در این زمان، بلبلها به خاطر ناامیدی دیگر نمیتوانند آواز بخوانند.